در اینجا یک سوال است که من و دانش آموزانم اخیراً به آن نگاه کردیم:
متخصصان ورزشی موفق می توانند نسبت به افراد در سایر حرفه های مهم درآمد بسیار بیشتری کسب کنند. برخی افراد فکر می کنند که این کاملاً موجه است در حالی که برخی دیگر آن را ناعادلانه می دانند. در مورد هر دوی این دیدگاه ها بحث کنید و نظر خود را بیان کنید.
10 دقیقه وقت گذاشتیم برنامه ریزی کردیم، بعد نیمی از انشا را با هم نوشتیم:
درست است که افراد برتر ورزش حقوق فوق العاده بالایی دریافت می کنند. اگرچه برای توجیه این موضوع می توان دلایلی ارائه کرد، اما من شخصا معتقدم که باید دستمزد بسیار کمتری به ستاره های ورزش پرداخت کرد.
دلایل مختلفی وجود دارد که چرا برخی افراد از درآمدهای بالا در ورزش حمایت می کنند. اولاً، افرادی که در هر رشته ورزشی به بالاترین سطوح می رسند باید استعداد منحصر به فردی داشته باشند. به عنوان مثال، به ندرت می توان فردی را پیدا کرد که مهارت های فوتبالی مسی یا رونالدو را داشته باشد و می توان ادعا کرد که این بازیکنان مستحق دستمزدهایی هستند که نشان دهنده توانایی های آنها باشد. ثانیاً، حتی با استعدادترین متخصصان ورزشی نیز باید سالها آموزش ببینند تا مهارت ها و تناسب اندام مورد نیاز را توسعه دهند و این به تعهد، فداکاری و اشتیاق زیادی نیاز دارد. در نهایت، دستمزدهای ورزشی تنها به این دلیل بالاست که مخاطبان و هواداران مایلند برای تماشای ستاره های مورد علاقه خود هزینه کنند.
نکته: دلیل اصلی خوب بودن این دو پاراگراف این است که ما آنها را با دقت برنامه ریزی کرده ایم. ما زمانی را صرف فکر کردن درباره سوال، یادداشت برداری و سازماندهی ایده هایمان به روشی منطقی کردیم.
نظرات
شما می توانید این گفتگو را با عضویت در فید نظرات این پست دنبال کنید.
یه جمله مفید پیدا کردم
حقوق های فوق العاده بالا من شخصا معتقدم اولا، دوم، در نهایت. با استعداد منحصر به فرد، به ندرت می توان استدلال کرد که شایستگی دستمزدهایی که نشان دهنده توانایی های تعهد، فداکاری و اشتیاق آنها است.
من سعی می کنم پاراگراف سوم و آخر را ادامه دهم. از توصیه ها استقبال می شود.:)
از سوی دیگر، برخی افراد به سختی این واقعیت را می پذیرند که ستارگان ورزشی بسیار بیشتر از سایر حرفه ها درآمد دارند. در حالی که غیرقابل انکار است که ستارگان ورزشی با تولید میلیاردها دلار در سال به اقتصاد کمک می کنند، حرفه هایی مانند پزشکان و مهندسان استدلال می کنند که سهم آنها در جامعه باید بیشتر از سرگرم کردن بازیکنان ورزشی به رسمیت شناخته شود. یک متخصص بهداشت به بیمار خود کمک می کند تا از شر بیماری های ناخواسته خلاص شود. یک مهندس جهان را به درجه بالاتری از فناوری و رضایت از زندگی هدایت می کند، و اینها به سختی توسط یک ستاره ورزشی انجام می شود.
در پایان ، من از هر سهم حرفه ای و سرگرمی هایی که ستاره های ورزشی برای ما آورده اند قدردانی می کنم اما من شخصاً فکر می کنم که حقوق ستاره های ورزشی در دنیای امروز بسیار زیاد است.
من "نیمی از مقاله" را در مورد عنوان می بینم که می تواند توضیح دهد که چرا این دو پاراگراف در مورد همان دیدگاه صحبت نمی کنند. بنابراین سوال من در مورد نکته اصلی در مورد نمودارهای زیر است. آیا قسمت سوم در مورد دیدگاه شخصی و قسمت نهایی آن خلاصه می شود؟
سلام سیمون من در آیلتس 5. 5 و گروه مورد نیاز خود قرار گرفتم. فکر می کنم باید Exame را تکرار کنم ، یا برای دوره های قبل از حرفه ای به زبان انگلیسی درخواست کنم
از ایده های کتاب الکترونیکی سیمون استفاده کنید. نظرات خوش آمدید
از طرف دیگر ، پرداخت هزینه های دیگر به سایر متخصصان غیر منطقی است. متخصصان ورزش خدمات حیاتی به جامعه ارائه نمی دهند ، در حالی که اساتید مهم ، مانند پزشکان و مهندسان ، برای حفظ جامعه در حال توسعه کاملاً ضروری هستند. امنیت همه موجودات ، صلح جهان و بهبود استاندارد زندگی همه به شدت به آن دسته از متخصصان اختصاصی بستگی دارد که تمام تلاش خود را برای فراهم کردن دنیای بهتر برای زندگی انسان انجام می دهند. علاوه بر این ، زندگی بدون این متخصصان دشوار خواهد بود. متخصصان پزشکی را به عنوان یک تصویر در نظر می گیرند ، بیماران در صورت دسترسی خدمات پزشکی از بیماری های قابل درمان و غیرقابل تحمل رنج می برند. با این حال ، به نظر نمی رسد که جامعه از این متخصصان به همان اندازه ورزش های حرفه ای که به سادگی توپ را لگد می زند ، ارزش قائل است.
در پایان ، به نظر من به متخصصان مهم باید به حقوق بالاتر پیشنهاد شود و درآمد ورزشی باید با دستمزدهایی که بیشتر مردم کسب می کنند سازگار باشد.
با تشکر از سیمون برای نکاتآیا می توانید لطفاً به من بگویید که آیا سؤالات زیر 1 و 2 یکسان است یا متفاوت است؟اگر آنها متفاوت هستند لطفا به من کمک کنید تا تفاوت را درک کنم.
1) امروز ، فروش بالای کالاهای مصرفی محبوب نشان دهنده قدرت تبلیغات است و نه نیازهای واقعی جامعه که در آن فروخته می شوند. تا چه حد موافق یا مخالفی؟
2) برخی از مردم می گویند تبلیغات ما را ترغیب می کند تا چیزهایی را خریداری کنیم که واقعاً به آن احتیاج نداریم. برخی دیگر می گویند تبلیغات در مورد محصولات جدیدی که ممکن است زندگی ما را بهبود بخشد به ما می گوید. دیدگاه با کدام دیدگاه موافق هستید؟
سلام لوسی به نظر می رسد که نوشتن شما به طرز قانع کننده ای خواننده را برآورده می کند ، اما شما از کلمه متخصصان بیش از حد استفاده کردید. اگر اشتباه نکنم 8 بار استفاده شده است! بهترین
با بزرگ شدن در آرژانتین و هوادار بزرگ تیم ملی فوتبال خود ، خوب است که نام مسی را در درس امروز ببینید.
به نظر می رسد شکاف ثروت بین کشورهای جهان اول و کشورهای جهان در حال افزایش است. چگونه می توانیم این شکاف را کاهش دهیم؟آیا فکر می کنید کشورهای توسعه یافته وظیفه دارند از هر طریق به کشورهای در حال توسعه کمک کنند؟
لطفاً برای این مقاله ایده ای به من بدهید.
این پاراگراف دوم است. لطفا هر اشتباهی به من بگوییدبا تشکر
از طرف دیگر ، من استدلال می کنم که برای ورزشکاران حرفه ای عادلانه نیست که پول زیادی دریافت کنند. آنها خدمات حیاتی را به انسان ارائه نمی دهند. به عنوان مثال ، در فوتبال ، بازیکنان در این زمینه به میدان می روند ، توپ را تعقیب می کنند و آن را به هدف تیم دیگر می اندازند ، بنابراین به نظر می رسد که این فعالیت ها زندگی انسان را خیلی بهتر نمی کند. علاوه بر این ، ورزشکاران به اندازه سایر مشاغل ، مزایایی برای جامعه ندارند. واضح است که بیماران بدون پزشک نمی توانند بهبود یابند. مردم نمی توانند زنده بمانند مشروط بر اینکه هیچ قحطی وجود ندارد. با این حال ، اگر مردم تماشا نکنند ، مردم هنوز خوب زندگی می کنند. در نتیجه ، ورزشکاران مشهور باید به مزایای مالی دست یابند که با آنچه انجام می دهند سازگار باشد.
از دست دادن یک مسابقه بین بارسلونا بایرن چقدر ناامید کننده بود؟حتی نمی توانم مدتی بخوابم؟من فکر می کنم مسی باید یک سال مرخصی بگیرد تا انگیزه خود را برای بازی بهتر پیدا کند .. کثیف بهترین است و او یک بازیکن با استعداد است و ثابت می کند که یک مرد می تواند سرنوشت کل مردم را تغییر دهد.
ارسال شده توسط: مرد بدون Barca- Chelsea-Man City |25 آوریل 2013 در 09:13
از طرف دیگر ، برخی بر این باورند که این عدالت برای سایر متخصصانی نیست که در حرفه مربوطه خود به عنوان افراد ورزشی با فداکاری مساوی یا بیشتر به اشتراک می گذارند. زندگی بدون پزشک ، مهندسین ، معلمان و سایر متخصصان حیاتی دشوار خواهد بود. ما می توانیم بدون افراد ورزشی زنده بمانیم اما ممکن است در صورت عدم دسترسی پزشکان رنج بکشیم یا بمیرد. ثانیاً ، سایر متخصصان نگرانی بیشتری در توسعه جامعه و زندگی افراد دارند ، به عنوان مثال ، دانشمندان و محققان را به خود اختصاص می دهند ، آنها سالها و سالها را در آزمایشگاه می گذرانند تا مواد مخدر جدیدی را برای بیماری های کشنده اختراع کنند. در حالی که ، فرد ورزشی مشتاق نشان دادن مهارت های خود و سرگرمی برای عموم است. بنابراین ، احساس می شود که بهداشت ، آموزش و توسعه در کشور نیاز اساسی افراد و آن دسته از متخصصانی است که این امکانات را ارائه می دهند باید از دستمزد بالاتر از حقوق ورزشی پشتیبانی کنند. در پایان ، مشخص است که برای سایر حرفه های مهم با دستمزد کمتر و شخص ورزشی امروز که پرداخت های عجیب و غریب را دریافت می کند ، چقدر ناعادلانه است.
شاید این به سادگی روز مسی نبوده یا او در شرایط سالم نبود. اما حقیقت این است که او در آن مسابقه اجرا نکرد. من فکر می کنم این شبیه به گرفتن آیلت ها است ، حتی اگر به زبان انگلیسی خوب باشید یا بسیار آماده باشید ، اگر در روز آزمون عملکرد خوبی نداشته باشید ، می توانید نمره کم کسب کنید!
مسی یک سال مرخصی می گیرد ؟؟من فکر نمی کنم هیچ ورزشکار حرفه ای این کار را انجام دهد ، مگر اینکه آنها به شدت آسیب دیده یا چیزی باشند.
بله شما درست هستید ، مارتین ، شاید این مسابقه من را خیلی ناراحت کند که من نمی توانم منطقی فکر کنم ، و من نمی توانم بیشتر با آنچه در مورد روز امتحان گفته اید موافقم ، خواه نامزد در حال و هوای عالی باشد یا نهنمره او را به میزان قابل توجهی تأثیر می گذارد. سرانجام ، امیدوارم که خیلی زود آن بازیکن فوق العاده را در یک عرصه ورزش ببینیم.
ارسال شده توسط: مرد بدون Barca- Chelsea-Man City |25 آوریل 2013 در 21:10
حق با شماستمن سعی کردم از تکرار متخصصان خودداری کنم و فقط یک بار موفق به استفاده از اساتید شدم. با تشکر. من روی واژگان سخت کار خواهم کرد.
"اگر من اشتباه نمی کنم" استفاده کمی عجیب است ، رایج تر این است:
اگر اشتباه نکرده ام یا اشتباه نمی کنم
به نظر من ، در بند دوم ، این جملات "بسیاری از جوانان می خواهند در اسرع وقت درآمد کسب کنند. از این طریق ، آنها می توانند مستقل شوند و آنها قادر به تهیه خانه خود یا راه اندازی خانواده خواهند بود."به زندگی شخصی دانش آموز مراجعه کنید ، دقیقاً مربوط به "حرفه موفق" نیست که موضوع مقاله است.
من واقعا در مورد آن سردرگم هستم. منتظرم بزودی بهم خبر بدی.
خیلی ممنونم^^
روز خوبی داشته باشید^^
سلام سیمون، در نیمی از مقاله خود در مقدمه نوشته اید که مخالف حقوق بالای افراد ورزشکار هستید، اما در پاراگراف اصلی دلایلی را بیان می کنید که چرا اینقدر حقوق می گیرند. در درس قبلی که خواندم، گفتید که باید نظر خود را در پاراگراف اول اصلی تأیید کنید. http://ielts-simon. com/ielts-help-and-english-pr/2013/03/ielts-writing-task-2-opinion-not-discussion. html من واقعاً درس های شما را دوست دارم و هر روز می خوانم اما گیج هستمدر مورد این یکی پس لطفا توضیح دهیدخیلی ممنون.
یه سوال دارم اگه میشه جواب بدیدسؤالات انشا می گوید که حرفه ای های ورزشی «بیشتر از افراد در سایر حرفه های مهم» درآمد دارند. به عبارت دیگر، این پرسش از ما دعوت می کند تا حقوق ورزشکاران و سایر متخصصان را «مقایسه» کنیم. در پاسخ خود حقوق ورزشکاران را با سایر مشاغل مهم مقایسه نکردید. سوال من این است که آیا صرفاً توضیح حقوق بیشتر ورزشکاران صحیح است یا باید آن را با حقوق سایر حرفه ای ها مقایسه کنیم تا به طور کامل به تکلیف پاسخ دهیم؟من از پاسخ شما قدردانی خواهم کرد. با تشکر
اینم بقیه انشا که نوشتم:
از سوی دیگر، بسیاری از مردم استدلال می کنند که حقوق بالاتر متخصصان ورزش در مقایسه با سایر مشاغل مهم غیر قابل توجیه است. دستمزدهای بالاتر متخصصان ورزشی نشان دهنده میزان کار آنها نیست. به عنوان مثال، یک مهندس 9 تا 5 روز در هفته کار می کند و درآمد بسیار کمتری نسبت به فوتبالیستی دارد که چند ساعت در هفته یک بازی انجام می دهد. بنابراین، می توان دریافت که اختلاف درآمد این دو متخصص ناعادلانه است. علاوه بر این، متخصصان ورزش به طور باورنکردنی بیشتر از افرادی که برای انسان حیاتی هستند، درآمد دارند. به عنوان مثال، ستارگان ورزش بسیار بیشتر از پزشکان و پرستاران درآمد دارند که برای مردم بسیار مهم هستند. بی انصافی است که به افرادی که برای جامعه اهمیت کمتری دارند نسبت به افرادی که احتمالاً انسان ها می توانند بدون آنها زنده بمانند، جایزه بدهیم.
برای جمع بندی، به نظر من حقوق ورزش و سایر حرفه ای ها باید برابرتر باشد.
نکته خوبیهمن قطعاً باید به بخش "سایر مشاغل مهم" در پاراگراف سوم خود بپردازم.
در درس های خود اشاره می کنید که وقتی مقاله مخالف/موافقت می شود ، باید موافقت کنیم/مخالفیم یا نظر متعادل ارائه می دهیم. با توجه به نکات شما وقتی موافقت می کنیم باید از دیدگاه خود دفاع کنیم که نباید دیگری را ارائه دهیم. با این حال ، در شورای انگلیس ، من دریافتم که آنها تشویق به ارائه هر دو طرف یا استدلال می کنند و سپس در پایان مقاله نظر ما را بیان می کنند.
بنابراین من گیج شده ام. منابع مختلف چیزهای مختلفی می گویند. چه کاری باید انجام دهم؟وقتی موافقم آیا می توانم هر دو طرف را ارائه دهم یا فقط یکی؟منتظر جواب شما هستم. آنا
توصیه من از دیدگاه یک امتحان است. من به آنچه پیشنهاد می کنم 100 ٪ اطمینان دارم و برای دانشجویانم در اینجا در انگلستان خوب کار کرده است.
از تجربه من ، هنگامی که من سعی کردم با یک دیدگاه موافقت کنم یا از هم جدا شوم و سپس مستقیماً به جایی بروم که من یک چالش برای ارائه دلایل بیشتر برای پشتیبانی از آن پیدا کردم ، و ممکن است با 250 کلمه کمتر روبرو شود. سپس کاری که اکنون انجام می دهم این است که من یک یا دو خط را نشان می دهم که دیدگاه های دیگر را نشان می دهم و به سرعت می آیند و دلایلی را ارائه می دهم که چرا این کار خوب نیست. به عنوان مثال ، اگر مقاله فوق از من سؤال می کند که آیا موافق یا مخالف یا تا چه اندازه موافق هستید ، در بعضی از قسمت های یک پاراگراف به یک خط اشاره می کنم که چرا برخی از افراد با حقوق بالا پس از آن نظرات من را به این دلایل می نویسند. این ممکن است من را تضمین کند که من در حال حاضر می توانم به 250 کلمه برسم. من می خواهم نظر شما را بدانم. پیشاپیش بسیار متشکرم
من یک سوال دارم. آیا سفارش موارد مورد نظر برای پاسخ ما مهم است؟مانند سؤال فوق ، می گوید: "بعضی ها فکر می کنند این کاملاً توجیه شده است و برخی دیگر فکر می کنند ناعادلانه است." ، بنابراین آیا باید قبل از پاراگراف در مقابل دیدگاه ، پاراگراف را در پشتیبانی بنویسیم؟
در واقع تمایل من به سمت ترتیب سؤال نیست بلکه عقیده ای که من از آن پشتیبانی خواهم کرد ، دستور برای من است. من طرف مقابل را اول قرار داده ام و سپس طرف خود را به دنبال نتیجه گیری قرار می دهم ، برای من به نظر می رسد که برای نظر من تصور شدیدی ایجاد می کند.
اگر به طور خلاصه در این باره توصیه کنید ، سپاسگزارم. با تشکر.
این مقاله منآیا می توانید در مورد تقصیرهایم به من بگویید و چه تعداد می توانم برای این مقاله تهیه کنم
برخی از مردم بر این باورند که برای هر نوع جرم باید مجازات های ثابت وجود داشته باشد. با این حال ، برخی دیگر استدلال می كنند كه شرایط یك جرم فردی و انگیزه ارتكاب آن ، همیشه باید هنگام تصمیم گیری در مورد مجازات مورد توجه قرار گیرد.
مجازات ثابت در این روزها موضوع بسیار متداول و منطقی است. برخی فکر می کنند که مجازات ثابت برای هر نوع جرم واقعاً نیاز است ، اما برخی دیگر معتقدند مجازات باید به پایه جرم بستگی داشته باشد. انواع مختلفی از جنایات وجود دارد ، اما قتل و صدمه شدید بسیار بی رحمانه است. سپس سرقت ، تجاوز ، کلاهبرداری ، حمله ، آزار و اذیت کودک ، آتش سوزی ، مواد مخدر و آدم ربایی در امروزه شایع ترین جنایات است. در واقع برخی از افراد با انگیزه این جنایات را انجام می دهند. طبق قانون اگر کسی با انگیزه هرگونه جنایتی را انجام دهد ، باید با مجازات ها روبرو شوند. قتل عمدی برای این گروه شامل می شود زیرا Assassin آن جنایت را با یک برنامه انجام داد و او بسیار خوب می داند که او قصد دارد یکی را بکشد. تجاوز همچنین برای دسته جنایات انگیزه تشکیل شده است. سرقت و کلاهبرداری نیز با یک انگیزه انجام می شود. برخی از افراد افراد دیگر یا کودکان را برای باج ربوده می کنند. این همچنین یک جرم بزرگ است که نمی تواند بهانه ای بدهد. آتش سوزی همچنین داروهایی که به دلیل انگیزه اتفاق می افتد. در واقع برخی از این جنایات به عنوان جنایات بی رحمانه برچسب گذاری می شوند. بنابراین دادگاه تصمیم می گیرد حداکثر مجازاتی را که می توانند بدهند ، بدهد. اما متأسفانه برخی از قانون شکن ها به دلایل زیر از مجازات فرار می کنند. این دسته دیگری از جرم است و آن را جنایات غیر انگیزشی نامیده می شود. در واقع این قانون بیشتر به قانون شکنی که ذهن ناعادلانه دارند اهمیت نمی دهد. در صورت انجام هرگونه جرم ، دادگاه آنها را به عنوان مجازات به بیمارستان روانی اختصاص می دهد. بنابراین بسیاری از مجرمان جنایات زیادی را انجام می دهند و سپس نشان می دهند که جنون دارند. قتل های تصادفی نیز به عنوان یک جنایات انگیزه نامگذاری شده است. این همچنین نامزدی بسیار بد است زیرا برخی از قاتلان در اثر تصادف وسیله نقلیه مردم را می کشند. سپس در دادگاه عذرخواهی می کنند و می گویند که این یک تصادف بود. اما در واقع این یک قتل از پیش تعیین شده است. برخی از جوانان نیز مجرمان مانند تجاوز ، سرقت را انجام می دهند. اما آنها طبق قانون زیر سن عفو دریافت کردند. بنابراین من فکر می کنم بسیاری از افراد به دلیل مواضع اشتباه قانون از جنایات خود فرار می کنند. بنابراین من فکر می کنم مجازات ثابت باید برای هر نوع جرایم معرفی شود. سپس مردم نیز از انجام هرگونه جنایتی می ترسند.
لطفا ایده خود را در مورد مقاله من به من بگویید
من واقعاً سپاسگزارم اگر می توانید با مهربانی در مورد سؤال من که در بالا مطرح شده است مشاوره دهید: آیا سفارش موارد مورد نظر برای پاسخ ما مهم است؟
سیمون عزیز و سایر دوستان!
من واقعاً به توصیه شما احتیاج دارم! خیلی ممنونم.
از طرف دیگر ، هیچ دلیلی وجود ندارد که سایر مشاغل مجبور به دریافت دستمزد کمتری باشند.
اول از همه ، برای یک بازیکن فوتبال آسان است که فقط با لگد زدن به یک توپ درآمد کسب کند. علاوه بر این ، بازی یک ورزش به هر حال به عنوان راهی برای آرامش در نظر گرفته می شود.
سپس ، در حالی که سایر مشاغل مانند انجام تحقیق یا تدریس به امور خاکستری و روند سخت کوش تر و سختگیرانه تر از ورزش کردن نیاز دارند ، حقوق کمتری کسب می کنند. به عنوان مثال ، حداقل 18 سال تحصیل یک مدرس را برای گرفتن مدرک کارشناسی ارشد می گیرد تا بتواند نیاز به تدریس دانشجویان در دانشگاه ها را برآورده کند. با این حال ، زنده ماندن این معلم در مشکلات اقتصادی امروز با حقوق متوسط وی آسان نیست.
و سرانجام ، پرداخت حقوق به طور نابرابر در بین حرفه ها می تواند به راحتی منجر به ناعادلانه در جامعه شود. این امر ساکنان را از تلاش خود برای انجام کاری باز می دارد. بنابراین ، نتیجه بارز این است که جامعه دیر یا زود عقب خواهد ماند.
در پایان ، من خودم می خواهم حقوق ورزش را به اندازه سایر مشاغل تنظیم کنم.
سیمون و دوستان عزیز اگر اینگونه بنویسم چقدر می گیرم؟< SPAN> اول از همه ، برای یک بازیکن فوتبال آسان است که فقط با لگد زدن به یک توپ درآمد کسب کند. علاوه بر این ، بازی یک ورزش به هر حال به عنوان راهی برای آرامش در نظر گرفته می شود.
سپس ، در حالی که سایر مشاغل مانند انجام تحقیق یا تدریس به امور خاکستری و روند سخت کوش تر و سختگیرانه تر از ورزش کردن نیاز دارند ، حقوق کمتری کسب می کنند. به عنوان مثال ، حداقل 18 سال تحصیل یک مدرس را برای گرفتن مدرک کارشناسی ارشد می گیرد تا بتواند نیاز به تدریس دانشجویان در دانشگاه ها را برآورده کند. با این حال ، زنده ماندن این معلم در مشکلات اقتصادی امروز با حقوق متوسط وی آسان نیست.
و سرانجام ، پرداخت حقوق به طور نابرابر در بین حرفه ها می تواند به راحتی منجر به ناعادلانه در جامعه شود. این امر ساکنان را از تلاش خود برای انجام کاری باز می دارد. بنابراین ، نتیجه بارز این است که جامعه دیر یا زود عقب خواهد ماند.
در پایان ، من خودم می خواهم حقوق ورزش را به اندازه سایر مشاغل تنظیم کنم.
سیمون و دوستان عزیز اگر اینگونه بنویسم چقدر می گیرم؟ اول از همه ، یک بازیکن فوتبال آسان است که فقط با لگد زدن به یک توپ ، درآمد کسب کند. علاوه بر این ، بازی یک ورزش به هر حال به عنوان راهی برای آرامش در نظر گرفته می شود.
سپس ، در حالی که سایر مشاغل مانند انجام تحقیق یا تدریس به امور خاکستری و روند سخت کوش تر و سختگیرانه تر از ورزش کردن نیاز دارند ، حقوق کمتری کسب می کنند. به عنوان مثال ، حداقل 18 سال تحصیل یک مدرس را برای گرفتن مدرک کارشناسی ارشد می گیرد تا بتواند نیاز به تدریس دانشجویان در دانشگاه ها را برآورده کند. با این حال ، زنده ماندن این معلم در مشکلات اقتصادی امروز با حقوق متوسط وی آسان نیست.
و سرانجام ، پرداخت حقوق به طور نابرابر در بین حرفه ها می تواند به راحتی منجر به ناعادلانه در جامعه شود. این امر ساکنان را از تلاش خود برای انجام کاری باز می دارد. بنابراین ، نتیجه بارز این است که جامعه دیر یا زود عقب خواهد ماند.
در پایان ، من خودم می خواهم حقوق ورزش را به اندازه سایر مشاغل تنظیم کنم.
سیمون و دوستان عزیز اگر اینگونه بنویسم چقدر می گیرم؟
هیچ کس استدلال نمی کند که مبلغ پولی که یک ورزشکار دریافت می کند بسیار زیاد است. برخی افراد فکر می کنند که پولی که به دست می آورند منصفانه است در حالی که برخی دیگر معتقدند که کاملاً غیرقابل قبول است. برای شروع، پولی که مرد ورزش به دست می آورد در مقایسه با مشاغل دیگر مانند پزشکان، مهندسان، معلمان که سهم زیادی در جامعه و ملت دارند، بسیار زیاد است. پولی که آنها می گیرند برای کاری که انجام می دهند مناسب نیست. آنها می توانند میلیون ها پولی را داشته باشند که حرفه های دیگر حتی فکرش را هم نمی کردند. آنها نه تنها به قید قرعه پرداخت می شوند بلکه توسط دیگران نیز تسهیل می شوند. حامیان فکر می کنند که قبلاً فداکاری های بیشتری برای زندگی خود انجام داده اند وهمچنین باعث افتخار کشور برای شناخت با برنده شدن در بازی ها می شود. اگر اینگونه است، همه باید حرفه های دیگر را ترک کنند، پس اجازه دهید بازی ها را انجام دهیم؟ اگر همه چیز اینگونه است، چرا به مطالعه و تحقیق، مهندسی نیاز است؟حرفه هایی مانند پزشکان که بیشتر وقت خود را در بیمارستان به جای خانه سپری می کنند تا جان دیگران را نجات دهند. اگر پس چقدر باید به او دستمزد پرداخت شود؟در دنیا چقدر میگیرند. آیا هیچ کمک و تعهدی برای این حرفهها وجود ندارد. بنابراین، من معتقدم که رنالدو پولی را که ستاره های ورزش دوست دارند درهم و برهم به دست می آورند که در مقایسه با کسانی که کمک هایشان بسیار بالاست، تفکر انسانی و وقتی صحبت از زندگی و تمایل به چیزهای جدید می شود، قابل توجیه نیست..
این پاراگراف 3 من است
از سوی دیگر، من استدلال می کنم که این عادلانه نیست که متخصصان ورزش نسبت به سایر مشاغل مهم حقوق بیشتری دریافت کنند زیرا آنها خدمات ضروری را مانند سایر مشاغل ارائه نمی دهند. بازی ورزشی تنها وسیله ای برای آرامش و سرگرمی برای اکثر افراد است. با این حال، سایر مشاغل خدمات اساسی اما ضروری را به جامعه ارائه می دهند و بدون آنها می توان به سلامت مردم پرداخت. برای مثال، هیچ تمدن یا فناوری مفیدی بدون دانشمندان و مهندسان وجود نخواهد داشت. بیماران بدون پزشک درمان مناسبی دریافت نخواهند کرد. همچنین اکثر مشاغل مهم نیازمند سالها مطالعه و تجربه کاری هستند تا در نهایت تخصص تخصصی را توسعه دهند. بنابراین، آنها مستحق دریافت نرخی بالاتر از ستارگان ورزش هستند.
لطفاً برای من نظر بدهید، من می خواهم GT بگیرم و برای نوشتن به نمره 6 یا 6. 5 نیاز دارم. با تشکر
شکی نیست که برخی از ورزشکاران حرفه ای جهان امروز، حقوق بسیار بیشتری نسبت به سایر مشاغل ضروری دریافت می کنند. برخی گفتند که این چیزی معقول است در حالی که برخی می گفتند که این ورزشکاران بیش از حد دستمزد دریافت می کنند. به نظر خودم معتقدم نباید اینقدر به آنها پرداخت.
رسیدن به ورزشکاران در کلاس جهانی کار آسانی نیست، آنها باید تقریباً هشت تا ده ساعت در روز تمرین سخت داشته باشند و باید برنامه غذایی خود را به شدت رعایت کنند. برای برخی افراد، این اقدامات انضباطی باید با درآمد بالا ارزش گذاری شود، زیرا آنها نمی توانند مانند افراد عادی از فعالیت های عادی و رژیم غذایی روزانه خود لذت ببرند. به عنوان مثال، مایکل جردن بازی بسکتبال را از 9 سالگی شروع کرد و بیشتر دوران کودکی خود را به تمرین بسکتبال گذراند، جایی که سایر کودکان از دوران کودکی خود با بازی و سرگرمی لذت می بردند.
از سوی دیگر، دیگران فکر می کنند که نباید به آن ستاره های ورزشی دستمزد زیادی پرداخت. اولاً، نمایش های ورزشی چیزی نیست که در درجه اول مورد نیاز انسان باشد، می توان آن را به عنوان نیازهای ثانویه یا سرگرمی طبقه بندی کرد. واقعیت مهم دیگر این است که بسیاری از مشاغل دیگر نیز وجود دارند که باید حقوق بیشتری دریافت کنند، درست مانند دانشمند و پزشک که زندگی خود را وقف بشریت می کنند.
برای نتیجه گیری، این درست است که امروزه ورزشکاران در سطح جهانی زیادی وجود دارند که دستمزد فوق العاده ای دریافت می کنند و تنها با یک تاجر بسیار موفق قابل مقایسه هستند. با این حال، من فکر می کنم که نباید در این مبلغ به آنها پرداخت شود، زیرا مشاغل مهم دیگری وجود دارد که ارزش پرداخت بالاتر را دارد.
این انشای من استمی تونی به من بگی عیب من و می تونم این انشا رو بگیرم؟
در عصر مدرن، به طور کلی ثروتمندترین افراد حرفه های ورزشی هستند. برخی از مردم فکر می کنند، این وضعیت ناعادلانه است. برخی معتقدند که این عادلانه است. من شخصا معتقدم که این بسیار عادلانه است.