خلاصه توسط Derek Wydra منتشر شده 2010 322 صفحه
در مورد چیست؟خلاصه سریع: Fastlane میلیونر در مورد ثروتمند شدن و بازنشستگی در 10 سال و نه 40 سال است. در ابتدا این عنوان ممکن است غیر واقعی به نظر برسد ، اما MJ DeMarco بر اساس موفقیت وی ، پس از ساختن یک وب سایت رزرو لیموزین ، خرد کسب و کار با درآمد سخت را ارائه می دهد.
tl ؛ dr - 7 غذای اصلی:
به همه ما گفته شده است که به مدرسه برویم ، مدرک کسب کنیم ، کار خوبی کسب کنیم ، سخت کار کنیم و پس انداز کنیم تا در نهایت بتوانیم در دهه 60 بازنشسته شویم.
اما اگر راه بهتری وجود داشته باشد چه می شود؟چه می شود اگر راهی برای رسیدن به مقصد نهایی ما خیلی زودتر وجود داشته باشد؟این کتاب قول می دهد که چگونه به ما نشان دهد. در این خلاصه ، خواهیم دید که آیا این وعده با هم زندگی می کند یا خیر.
بسیاری از افراد ممکن است عنوان این کتاب را ببینند و فکر کنند "کلاهبرداری"! این قابل درک استبسیاری از افرادی که این کتاب را می خوانند و آن را به صورت آنلاین بررسی کرده اند ، ذکر کردند که این عنوان برای آنها خاموش است ، اما آنها همچنین گفتند که در زیر جلد این کتاب توصیه های خوبی را ارائه می دهد.
بر خلاف بسیاری از موفقیت ها یا گوروس های انگیزشی ، MJ DeMarco در مورد موفقیت یا سمینارهای انگیزشی هزار دلاری کتاب های ثروتمند را به دست نیاورد. و به نظر من ، این به طور خودکار او را بالاتر از بسیاری از نویسندگان دیگر در این ژانر قرار می دهد.
MJ DeMarco کیست؟
MJ DeMarco یک کارآفرین ، سرمایه گذار و نویسنده است. امروز او جامعه کارآفرین محبوب به نام "The Fastlane Forum" را اداره می کند. او در خانه ای بزرگ در کوههای آریزونا زندگی می کند و برای تفریح اتومبیل های ورزشی عجیب و غریب را رانندگی می کند. اما او مطمئناً ثروتمند به دنیا نیامده است.
یک روز که دیمارکو بچه بود ، وی از فروشگاه بستنی بازدید کرد و از دیدن ماشین رویایی خود که در جلوی آن نشسته بود شگفت زده شد! او از صاحب ماشین (که به نظر نمی رسید از 30 سال بزرگتر به نظر نمی رسد) پرسید که برای زندگی چه کاری انجام داده است. آن مرد پاسخ داد: "من مخترع هستم."این لحظه الهام بخش جوان DeMarco بود و او تصمیم گرفت که روزی لامبورگینی خود را رانندگی کند.
پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه ایلینویز شمالی با دو درجه ، DeMarco چند سال را با مادر خود گذراند و فرصت های مختلف شغلی را دنبال کرد که شامل چند طرح بازاریابی چند سطحی نبود. او کارهای بدبختی از جمله پسر تحویل پیتزا و راننده لیموزین کار کرد. او افسرده شد و تقریباً امید خود را از دست داد.
اما یک روز در کار لیموزین او این ایده را شنید که او را ثروتمند می کند. مشتری از او پرسید که آیا او شرکت های لیموزین موجود در شهر مختلف را می شناسد یا خیر. DeMarco متوجه شد که بسیاری از افراد دیگر باید سؤالات مشابهی داشته باشند و برای پاسخ به صورت آنلاین جستجو می کنند.
بنابراین وی یک وب سایت ایجاد کرد تا به مردم در یافتن خدمات لیموزین در هر شهر کمک کند. بعداً وی همچنین سیستمی را برای فروش این بازدید کنندگان وب سایت به عنوان منجر به شرکت های لیموزین ساخت. او به مدت یک دهه در این وب سایت کار کرد و آن را به یک تجارت بسیار موفق تبدیل کرد. سرانجام او آن را برای میلیون ها دلار فروخت و به وی اجازه داد در 37 سالگی بازنشسته شود.
سالها بعد ، او میلیونر Fastlane را نوشت تا به دیگران کمک کند تا مسیری مشابه او را طی کنند. بنابراین بیایید خلاصه را با اولین درس بزرگ شروع کنیم ...
1. Slowlane را رد کنید: مشکلات بسیاری در مسیر جامعه به ما آموزش می دهد
چه چیزی زندگی ما را راهنمایی می کند؟MJ DeMarco می گوید که به نقشه راه که ما دنبال می کنیم پایین می آید. از طریق نقشه راه ، او به معنای استراتژی مالی زندگی ما و اعتقادات مهمی است که ما در مورد پول ، بدهی ، آموزش ، زمان و غیره داریم.
سه نقشه راه اصلی که مردم از آن پیروی می کنند عبارتند از: پیاده رو ، Slowlane و Fastlane. بیایید در مورد این یک به یک بحث کنیم.
الف) پیاده رو
- پیاده رو امروز به جای آینده زندگی می کند. این بدان معناست که تمام پولی را که می گیریم هنگام رسیدن به لذت ، مصرف ، اسباب بازی ، مد ، سفرها ، چیزهای براق و سرگرمی های بی پایان. در نتیجه ، افراد در پیاده رو معمولاً چک های چک به پرداخت می کنند ، و بدهی زیادی نیز برای نگرانی در مورد آن وجود دارد.
- پیاده رو همیشه در مورد فقیر بودن نیست. افرادی که درآمد بسیار بالایی دارند ، در صورت هزینه بیشتر از آنچه که می کنند ، می توانند در پیاده رو زندگی کنند. به همین دلیل است که ما گاهی اوقات در مورد افراد مشهور می شنویم که فقط چند سال پس از آنکه به نظر می رسد در صدر جهان قرار دارند ورشکسته می شوند.
ب) آهسته
- Slowlane امروز برای فردا قربانی می کند. این به معنای خواندن کتابهای مالی شخصی ، صرفه جویی در 10 ٪ از چک های ما ، سرمایه گذاری در وجوه مختلف ، دریافت علاقه مرکب و غیره است. بیشتر جامعه ما از جمله (والدین ، معلمان و معلمان دارایی) به ما می گویند این روش هوشمندانه است. مطمئناً بهتر از پیاده رو است.
- Slowlane ده ها سال طول می کشد. با این نقشه راه ، ما بیشتر زندگی خود را صرف پنی در حال خرج کردن ، برش کوپن ها و اجتناب از لاتین می کنیم تا روزی در نهایت بتوانیم کار خود را متوقف کنیم. متأسفانه ، تا آن زمان ما احتمالاً پیر ، طاس و شاید در ویلچر خواهیم بود. دقیقاً رویایی که تصور کردیم ، نیست؟
- Slowlane چیز مطمئنی نیست. اگرچه به عنوان مسیر امن به ما فروخته می شود، اما در اینجا نیز هیچ چیز تضمین شده نیست. بسیاری از رویدادهای غیرمنتظره و در عین حال رایج زندگی می توانند به راحتی این استراتژی را از مسیر خود خارج کنند، از جمله مسائل بهداشتی، طلاق، سقوط بازار، بچه ها و غیره.
- گوروهای اسلولین آنچه را که موعظه می کنند را تمرین نمی کنند. کارشناسان مالی و نویسندگانی که این استراتژی را به ما آموزش می دهند، در واقع از آن برای ساختن ثروت واقعی خود استفاده نمی کنند. در عوض، آنها از طریق فروش کتاب، دوره ها، سمینارها، نمایش های رادیویی و غیره ثروتمند می شوند.
ج) Fastlane
- Fastlane درباره راه اندازی یک تجارت است. تقریباً همه کسانی که جوان ثروتمند شده اند این کار را از طریق کسب و کاری انجام داده اند.(علاوه بر تعداد معدودی از افرادی که فوق العاده با استعداد یا مشهور هستند.) یک کسب و کار شما را تحت کنترل درآمد خود قرار می دهد و پتانسیل کسب درآمد بسیار بیشتر از اکثر حقوق های سالانه را فراهم می کند.
- Fastlane در مورد بازنشستگی است در حالی که می توانید کاملاً از آن لذت ببرید. مطمئناً، ثروت به تنهایی مردم را خوشحال نمیکند، اما میتواند به ما کمک کند چیزهایی داشته باشیم که ما را خوشحال میکنند - مانند آزادی، سلامتی و روابط.
- Fastlane برای ثروتمند شدن آسان نیست، اما می تواند نسبتا سریع باشد. یعنی اگر تعریف شما از "سریع" زیر 10 سال باشد. MJ DeMarco اغلب 12 ساعت در روز و 7 روز در هفته برای راه اندازی کسب و کار خود کار می کرد. با این حال، پس از چند سال او توانست تنها چند ساعت در هفته کار کند.
مردم سه نقشه راه اصلی را در زندگی دنبال می کنند. پیادهرو برای امروز زندگی میکند و هر چک حقوقی را برای لذت و مصرف خرج میکند. Slowlane امروز را فدای فردا می کند و مجدانه پس انداز می کند تا یک بازنشستگی راحت در 40 سال آینده داشته باشد. Fastlane در حال ساختن یک کسب و کار است و بسیار سخت کار می کند تا در 10 سال یا کمتر بتوانیم به آزادی کامل دست یابیم.
2. تولید کنید، مصرف نکنید: چیزی بسازید که برای جهان ارزش ارائه کند
اکثر مردم زندگی را از طریق چشم انداز یک مصرف کننده می گذرانند، که آنها را نسبت به نقشه راه Fastlane کور می کند. مصرف کننده بودن یعنی خرید محصولات و خدمات بدون توجه به اینکه از کجا آمده اند.
برای راه اندازی یک کسب و کار خوب، باید از مصرف کننده به تولید کننده تغییر مسیر دهیم. مثلا…
- دفعه بعد که از یک وب سایت مواد غذایی بازدید می کنید، نه تنها دستور غذا را بخوانید، بلکه به نحوه کسب درآمد آنها نیز توجه کنید. آیا از طریق تبلیغات، پیوندهای وابسته یا فروش کتاب آشپزی خودشان است؟
- دفعه بعد که چند تیغ را به صورت آنلاین خریداری کردید، به قیف بازاریابی آنها توجه کنید. سبد خرید آنها چگونه طراحی شده است؟آیا آنها کوپن یا طرح های اشتراک ارائه می دهند؟
- دفعه بعد که در استارباکس لاته میخرید. چگونه همه چیز را پشت پیشخوان سازماندهی می کنند؟چگونه همه آن کارمندان را استخدام و مدیریت می کنند؟چگونه لوازم سفارش می دهند؟
با این طرز فکر، ما همیشه در حال یادگیری استراتژی های تجاری هستیم که در حال حاضر در دنیای واقعی کار می کنند. این سوالات می توانند کنجکاوی ما را تحریک کنند و ما خود را در جستجوی پاسخ یا خواندن کتاب های جدید در گوگل می یابیم.
سام والتون، بنیانگذار والمارت، نمونه درخشانی از داشتن طرز فکر تولیدکننده است. او همیشه از فروشگاههای رقبای خود بازدید میکرد و در مورد هر کاری که آنها انجام میدادند در یک دفترچه یادداشت زرد کوچک یادداشت میکرد. بعدها او بهترین ایده های آنها را در فروشگاه های خود گنجاند. این دلیل بزرگی است که Walmart به چنین موفقیت بزرگی دست یافته است.
در نهایت ما نیز باید اقدامات خود را به جای مصرف به سمت تولید سوق دهیم. دمارکو می گوید:
کاربردی، این بدان معناست که به جای خرید محصولات در تلویزیون، محصولات را بفروشید. به جای حفاری طلا، بیل بفروشید. به جای شرکت در کلاس، کلاس ارائه دهید. به جای قرض گرفتن، آن را قرض دهید. به جای گرفتن شغل، برای مشاغل استخدام کنید. به جای گرفتن وام مسکن، وام مسکن را نگه دارید. از مصرف رها شوید، طرف را عوض کنید و به عنوان تولیدکننده به سمت جهان تغییر جهت دهید.
اکثر مردم مصرف کننده هستند، آنها چیزهایی را می خرند بدون اینکه فکر کنند از کجا آمده اند. در عوض، ما باید با مطالعه کسب و کارهای اطراف خود و در نهایت با ارائه محصولات و خدمات خود به جهان، تولیدکننده شویم.
3. فرآیند را انجام دهید: ثروتمند شدن یک اتفاق یکباره نیست، زمان و مراحل متعددی را می طلبد.
طرحهای «سریع پولدار شوید» محبوب هستند زیرا ایده ثروتمند شدن را به عنوان یک رویداد میفروشند. به عبارت دیگر، آنها می گویند ما می توانیم این یک کار را انجام دهیم تا موفق شویم. همیشه به هر موضوعی که در آن زمان برای مردم جدید و هیجان انگیز است مرتبط است:
- 20 سال پیش، این شرکت در حال خرید املاک و مستغلات بدون کاهش پول یا خرید سهام فناوری در حباب دات کام بود.
- 5 سال پیش از وبلاگ نویسی یا استفاده از تبلیغات فیس بوک درآمد کسب می کرد.
- امروز ممکن است بیت کوین بخرد یا محصولات را در آمازون ارسال کند.
با این حال، ایجاد یک کسب و کار سودآور یک فرآیند چند مرحله ای است، نه یک رویداد یک بار. این مانند برنده شدن در لاتاری نیست، بلکه بیشتر شبیه ساختن یک خانه از پایه، بلوک به بلوک است. بنابراین معمولاً سالها کار خسته کننده و ریسک پذیری می طلبد.
به عنوان مثال ، DeMarco صدها ساعت صرف خواندن کتاب های خشک در مورد وب سایت های کدگذاری کرد. این یک گام مهم در روند خودش بود. بدون این مرحله او نمی توانست ثروتمند شود. و حتی هنگامی که وب سایت وی در حال درآمدزایی بود ، او همچنان بی وقفه فن آوری های جدید را یاد گرفت تا بتواند آن را بهبود بخشد و تجارت خود را بیشتر کند. فرآیند ، فرآیند ، فرآیند.
محبوب ترین کتاب برای بنیانگذاران راه اندازی فناوری ، راه اندازی لاغر توسط اریک ریس است. اریک ریس یک شبکه اجتماعی سه بعدی مجازی به نام IMVU را تأسیس کرد که توسط ده ها میلیون نفر استفاده می شود. او می گوید بیشتر استارتاپ ها به دلیل ایجاد محصولی که هیچ کس نمی خواهد ، شکست می خورند! بنابراین او فرایندی را برای یافتن آنچه مشتریان ما می خواهند هرچه سریعتر از طریق آزمایش های کوچک ایجاد کنند ، ایجاد کرد.
در کتاب خود ، اریک ریس نوشت: "آنچه داستانهای موفقیت را از ناکامی ها متمایز می کند این است که کارآفرینان موفق پیش بینی ، توانایی و ابزاری برای کشف اینکه کدام بخش هایی از برنامه های خود را درخشان کار می کنند و گمراه شده اند ، و آنها را تطبیق می دهند. بر این اساس استراتژی ها. "
بیشتر مردم ثروتمند بودن را به عنوان یک رویداد ، مانند برنده شدن در قرعه کشی می دانند. با این حال ، ایجاد یک تجارت سودآور فرایندی است که چندین مرحله و مواد تشکیل دهنده را انجام می دهد ، مانند ساخت خانه. ما باید بخش های خسته کننده و در عین حال اساسی روند را در آغوش بگیریم.
4. پنج فرمان DeMarco: یک تجارت را بر اساس کنترل ، ورود ، نیاز ، زمان و مقیاس شروع کنید
اگر می خواهید شغلی شما را ثروتمند کند ، پس باید یکی را با این پتانسیل شروع کنید تا شما را ثروتمند کند. به نظر می رسد واضح است ، درست است؟با این حال بسیاری از افراد مشاغل را باز می کنند که آنها را در وضعیت بدتری نسبت به یک کار 9-5 قرار می دهند! آنها ساعات طولانی تر ، با استرس بیشتر و بدون هیچ برنامه آینده برای بزرگتر شدن کار می کنند.
بنابراین DeMarco 5 فرمان ایجاد کرد که می تواند به ما بگوید که آیا یک فرصت تجاری خوب است یا خیر. بیایید یک به یک را از طریق آنها طی کنیم.
1) فرمان کنترل
شما باید سازمان ، محصول و قیمت گذاری خود را کنترل کنید. اگر این کار را نکنید ، واقعاً تجارت ندارید. در عوض ، شما بخشی از تجارت شخص دیگری شده اید. این باعث می شود شما در تصمیمات آینده آنها آسیب پذیر باشید ، به این معنی که آنها می توانند به راحتی بخشی از قرارداد را تغییر دهند و تمام آنچه را که ساخته اید خراب کنید.
بسیاری از به اصطلاح "فرصت های تجاری" به شما کنترل نمی دهند. این شامل بازاریابی چند سطحی (MLM)، بازاریابی وابسته یا محصولات ارسالی است. بله، برخی از افرادی که از این استراتژی ها پیروی می کنند می توانند درآمد خوبی داشته باشند. با این حال، درآمد آنها بسیار کمتر از کسانی است که شرکت MLM را راهاندازی میکنند، برنامههای وابسته را ارائه میدهند یا دیگران را وادار میکنند که محصولشان را ارسال کنند.
2) فرمان ورود
شما باید کسب و کاری را راه اندازی کنید که مانع ورود بالایی باشد. این بدان معناست که برای راهاندازی کسبوکار چندین مرحله پیچیده انجام میشود. به عنوان مثال، مارک زاکربرگ فیس بوک را از ابتدا برنامه ریزی کرد. فوراً، مانعی برای ورود وجود دارد زیرا تنها درصد کمی از مردم می توانند کدنویسی کنند.
وقتی یک نوع کسب و کار به نظر می رسد که شروع آن آسان است، آنگاه توده های مردم به سمت آن می شتابند. به طور متناقض، این باعث می شود که انواع کسب و کار "آسان" بسیار رقابتی باشد. شما باید واقعاً استثنایی باشید تا از همه مبتدیان دیگری که دقیقاً همان کاری را انجام می دهند پیشی بگیرید. در حال حاضر این ممکن است شامل تجارت ارز، کسب درآمد از طریق آمازون و موارد دیگر باشد.
3) فرمان نیاز
کسب و کارهایی که موفق می شوند برای رفع نیاز دیگران راه اندازی می شوند. آنها بر خدمات متمرکز هستند. حقیقت تلخ این است که بیشتر مردم به چیزی که شما دوست دارید اهمیت نمی دهند. آنها برای حل مشکلات خود پول می پردازند. همه ما در درجه اول به این فکر می کنیم که "چه چیزی برای من مفید است؟"
اکثر کسب و کارها شکست می خورند زیرا به دلایل خودخواهانه و خودشیفته راه اندازی شده اند. بله، ما اغلب توصیه هایی مانند "کاری را که دوست داری انجام بده و پول به دنبالش خواهد آمد" می شنویم، اما این به سادگی با واقعیت جدا است.
مردم به این اهمیت می دهند که کسب و کار شما چه کاری می تواند برای آنها انجام دهد. چگونه به آنها کمک خواهد کرد؟مشکلشون حل میشه؟زندگی آنها را آسان تر کنیم؟به آنها سرپناهی بدهید؟پول آنها را پس انداز کنیم؟آنها را آموزش دهیم؟کاری کنیم که آنها چیزی احساس کنند؟به من بگو چرا در زمین سبز خدا باید به تجارت تو پول بدهم؟چه ارزشی به زندگی من اضافه می کنی؟برای موفقیت به عنوان یک تهیه کننده، خودخواهی خود را تسلیم کنید و به خودخواهی دیگران بپردازید.
در کتاب روانشناسی فروش، نویسنده برایان تریسی به نکته مشابهی اشاره می کند. او می گوید فروشندگانی که شکست می خورند، بیش از حد در مورد محصول خود، از جمله ویژگی ها، مشخصات و «کیفیت» فرضی آن صحبت می کنند. فروشندگانی که موفق می شوند بر روی سودمندی محصول تمرکز می کنند. آنها تشخیص می دهند که مشتری بالقوه اصلاً به محصول شما اهمیت نمی دهد، بلکه فقط به کاری که برای آنها انجام می دهد اهمیت می دهد.
این بدان معناست که ما فقط نباید به یک ویژگی اشاره کنیم ، بلکه باید مزایا را توضیح دهیم - چگونه زندگی آنها در نتیجه این ویژگی بهتر خواهد بود. به عنوان مثال ، نگویید "این بیل از فولاد ساخته شده است" اما "این بیل دو برابر بیشتر از سایرین خواهد ماند زیرا از فولاد ساخته شده است."
4) فرمان زمان
برای آزاد شدن ، ما باید درآمد خود را از زمان خود جدا کنیم. این به معنای ایجاد سیستم های تجاری است که می توانند بدون ما اجرا شوند. MJ DeMarco چند سال در تجارت وب سایت Limousine خود ، از طریق خودکار سازی و سیستماتیک کردن کلیه فرآیندهای موجود در تجارت خود ، این کار را انجام داد.
بیشتر افراد بر اساس مدت زمان کار پرداخت می شوند. اگر امروز کار نکنند ، درآمد کسب نمی کنند. بسیاری از صاحبان مشاغل در همان تله گیر کرده اند زیرا همیشه باید برای عملکرد مشاغل خود حضور داشته باشند.
5) فرمان مقیاس
شغلی را انتخاب کنید که پتانسیل رشد بزرگ را داشته باشد. هرچه افراد بیشتری بتوانید با کسب و کار خود به آنها برسید ، بیشتر می کنید.
داشتن یک رستوران محلی یا رستوران ساندویچ شما را ثروتمند نمی کند زیرا محدودیتی اساسی برای تعداد مشتری هایی که روزانه می توانید در آن سرو کنید وجود دارد.(مگر اینکه بخواهید بسیاری از مکان های جداگانه را باز کنید.) از طرف دیگر ، اینترنت برای پتانسیل رشد فوق العاده است زیرا از روز اول که به یک بازار جهانی دسترسی دارید.
بسیاری از مشاغل نسبت به یک شغل ، آزادی و ثروت کمتری را ارائه می دهند. یک فرصت تجاری خوب باید: شما را کنترل کنید ، مانع زیادی برای ورود داشته باشید ، بر اساس نیازهای افراد دیگر ، از زمان خود جدا شوید و از مقیاس استفاده کنید.
5- میلیون ها نفر را تحت تأثیر قرار دهید: هرچه تعداد بیشتری از افراد تأثیر بگذارید ، بیشتر می کنید
مردم وقتی بر زندگی مردم در مقیاس عالی یا با بزرگی تأثیر می گذارند ، میلیونر و میلیاردر می شوند.(MJ DeMarco این را "قانون کارآیی" می نامد.)
- مقیاس به معنای تأثیرگذاری بر تعداد زیادی از افراد است. به عنوان مثال ، استفان کینگ با فروش میلیون ها کتاب 10 دلار او را به یک میلیونر تبدیل کرد.
- بزرگی به معنای تأثیرگذاری بر زندگی افراد به روشی قوی است. به عنوان مثال ، یک توسعه دهنده محلی Condo 100 کاندو را به فروش می رساند که هرکدام 300000 دلار هزینه دارند. او چند نفر را تحت تأثیر قرار می دهد ، اما با بزرگی بسیار زیاد می تواند یک میلیونر شود.
هنگامی که شما در حال ایجاد یک تجارت موفق هستید ، بازی افزایش مقیاس و/یا بزرگی تأثیر شما است. این به طور مرتب در معادله سود DeMarco خلاصه شده است:
سود خالص = واحدهای فروخته شده (مقیاس) × واحد سود (بزرگی)
زمانی که DeMarco در حال توسعه وب سایت خود بود، هدف اصلی او افزایش این دو عدد در سمت راست بود: واحدهای فروخته شده و سود واحد. هر دو تا حدی در کنترل شما هستند. به عنوان مثال، او می تواند با جذب بازدیدکنندگان بیشتر به وب سایت خود یا بهبود نرخ تبدیل بازدیدکنندگان به خریداران، واحدهای فروخته شده را افزایش دهد. چگونه؟خوب، او وقت خود را صرف یادگیری فناوری های جدید وب مانند بهینه سازی موتورهای جستجو و آزمایش طراحی های جدید وب سایت کرد.
صاحبان کسب و کار موفق با مقیاس و/یا بزرگی بر زندگی افراد تأثیر می گذارند. مقیاس به معنای تأثیرگذاری بر تعداد زیادی از افراد است، معمولاً از طریق جذب مشتریان بیشتر. بزرگی به معنای تأثیرگذاری قوی بر مردم است، معمولاً از طریق تمرکز بر محصولات با حاشیه بالاتر.
6. رشد درختان پول: کسب و کار شما باید بدون شما کار کند
شما باید درآمد خود را از زمانی که صرف کار می کنید جدا کنید. شما می توانید این کار را از طریق ایجاد سیستم های تجاری که بدون حضور مستمر شما کار می کنند، انجام دهید. MJ DeMarco پنج نوع کسب و کار را توضیح می دهد که برای این کار مناسب هستند:
- مشاغل مبتنی بر اجاره - از جمله املاک و مستغلات، مجوز دادن به ایده های شما یا کسب حق امتیاز از کتاب، موسیقی و غیره.
- مشاغل رایانه ای و نرم افزاری - از جمله وبلاگ ها، جوامع، تجارت الکترونیک، تبلیغات، اشتراک ها، برنامه ها و غیره.
- کسبوکارهای محتوایی – با اینترنت، انتشار خود آسانتر از همیشه است. هنگامی که مقداری محتوا را به صورت آنلاین ایجاد کردید، سال ها برای شما کار می کند.
- کسبوکارهای توزیع – آمازون، خردهفروشی و فرنچایز همگی برای توزیع محصولات خدمت میکنند. ارائه محصولات به مردم می تواند به اندازه ساخت محصول مهم باشد.
- کسب و کارهایی که توسط کارکنان اداره می شود - با این حال، مدیریت تعداد زیادی کارمند می تواند زمان بر باشد. این یکی از بزرگترین دلایلی است که DeMarco در نهایت تجارت خود را فروخت.
در نهایت، بهترین درخت پول، خود پول است. کسب سود از پس انداز و سرمایه گذاری شما تنها درآمد واقعاً غیرفعال است. اینگونه بود که دمارکو در 30 سالگی خود توانست بازنشسته شود. او پس از فروش کسب و کار خود به مبلغ میلیونی، این پول را سرمایه گذاری کرد و اکنون از آن سود کسب می کند. به عنوان مثال، اگر شخصی 1, 000, 000 دلار پس انداز کند و 4 درصد سود از آن به دست آورد، در این صورت سالانه 40, 000 دلار درآمد خواهد داشت و مطلقاً هیچ کاری انجام نمی دهد.
برای جدا کردن زمان از درآمد خود، باید از سیستم های تجاری استفاده کنید. اینها شامل اجاره، کامپیوتر/نرم افزار، محتوا، توزیع و کارمندان است. با این حال بهترین منبع درآمد غیرفعال، کسب بهره از خود پول است.
7. بهتر اجرا کنید: شما به یک ایده کاملا جدید نیاز ندارید
MJ DeMarco ایده ای برای وب سایت لیموزین خود داشت و هیجان زده شد. سپس او به صورت آنلاین نگاه کرد و دید که ده ها نفر در حال انجام این کار هستند!(بیشتر کارآفرینان مشتاق تجربه یکسان خواهند داشت.) او تقریباً تسلیم شد ، اما دوستش به او توصیه های خوبی داد. او گفت بدون توجه به آنچه شما انجام می دهید ، رقابت وجود دارد ، بنابراین فقط این کار را بهتر از بقیه انجام دهید. این همان کاری است که او انجام داد.
اعدام عالی به وب سایت وی اجازه داد تا از همه موارد موجود پیشی بگیرد. همچنین به او اجازه می دهد تا از رقبای جدید جلوتر بماند ، با وجود اینکه سعی می کند همه کارهایی را که انجام داده است کپی کند.
مشاغل عالی ایده قدیمی می گیرند و آن را بهتر اجرا می کنند. قبل از گوگل ، موتورهای جستجو زیادی وجود داشت. قبل از فیس بوک ، شبکه های اجتماعی زیادی وجود داشت. قبل از استارباکس ، کمبود کافی شاپ وجود نداشت. اما آنها این ایده های قدیمی را به دست گرفتند و به گونه ای اجرا شدند که متناسب با نیازهای افراد بهتر باشد.
سه نکته برای اجرای بهتر:
- خود را 100 ٪ به یک پروژه متعهد کنید. افرادی که خود را بیش از چندین ایده تجاری گسترش می دهند ، در نهایت هیچ یک از آنها را به خوبی انجام نمی دهند. DeMarco این تک همسری را بیش از تعدد زوجات می نامد.
- کلیه شکایات مشتری را پیگیری کنید. بیشتر صاحبان مشاغل فقط می خواهند شکایات ناپدید شوند ، اما می توانند یک مین طلای باشند. مشتریان شما می توانند منبع بسیاری از ایده های جدید برای کمک به شما در بهبود و ماندن از رقبا باشند.
- گزاره فروش منحصر به فرد خود (USP) را پیدا کنید. اینگونه است که شما به این سؤال پاسخ می دهید ، "چرا آنها باید شما را در مورد رقابت انتخاب کنند؟"اگر چیزی متفاوت ، خاص یا منحصر به فرد ارائه ندهید ، با کاهش قیمت (که بد است) مجبور خواهید شد که رقابت کنید. به عنوان مثال ، پیتزا دومینو با ساختن وعده منحصر به فرد پیتزا آنها "در مدت 30 دقیقه یا کمتر تحویل داده می شود ، یا این برنامه رایگان است."
بیشتر ایده های تجاری قبلاً انجام شده است ، اما این اشکالی ندارد. نکته مهم اجرای بهتر از رقابت موجود است. شما می توانید این کار را با تعهد کامل به یک پروژه ، تطبیق بر اساس شکایات مشتری و یافتن گزاره فروش منحصر به فرد خود انجام دهید.
نتیجه
وای ، توصیه های خارق العاده ای برای راهنمایی کارآفرینان مشتاق در این کتاب وجود دارد! من امیدوارم که شما از خرد DeMarco استفاده کنید و از این ایده ها استفاده کنید تا از بسیاری از موانع جاده ای که مانع دستیابی سایر افراد جاه طلب از دیگر خواسته های خود می شود ، جلوگیری کنید.(خواه این خواسته ها شامل لامبورگینی ها باشند یا نه!) بخش مورد علاقه شخصی من در این کتاب تمرکز بر تأمین نیازهای دیگران بود نه اینکه به آنچه در تمام مدت می خواهیم فکر کنیم.
آیا ارزش خواندن دارد؟خلاصه بررسی ها: بررسی ها می گویند میلیونر Fastlane عالی است! این امتیاز 4. 6 در آمازون و Goodreads است.