آنچه مردم دوم درست می کنند

  • 2021-10-25

اگر هدف اصلی خود را خوشبختی می کنید ، ممکن است چالش هایی را که به معنای زندگی می بخشد ، از دست ندهید.

Illustration of a person whose face is obscured by frowning rainclouds, with a smiling sun peeking through

"چگونه می توان زندگی کرد" یک ستون هفتگی توسط آرتور بروکس است و به سؤالات معنا و خوشبختی می پردازد. اینجا را کلیک کنید تا به سریال پادکست او در همه چیز خوشبختی ، نحوه ایجاد یک زندگی شاد گوش دهید.

در سال 2007 ، گروهی از محققان شروع به آزمایش مفهومی کردند که در ابتدا سرخ به نظر می رسد ، گویی هرگز به آزمایش نیاز ندارد: آیا خوشبختی بیشتر همیشه بهتر از کمتر است. محققان از دانشجویان کالج خواستند که احساسات خود را در مقیاس "ناراضی" تا "بسیار خوشحال" ارزیابی کنند و نتایج را با آکادمیک (GPA ، کلاس های از دست رفته) و اجتماعی (تعداد دوستان نزدیک ، زمان صرف شده برای دوستیابی) مقایسه کنند. اگرچه شرکت کنندگان "بسیار خوشحال" بهترین زندگی اجتماعی را داشتند ، اما در مدرسه بدتر از کسانی که صرفاً "خوشحال" بودند ، عملکرد بدتری داشتند.

محققان سپس داده هایی را از مطالعه دیگری بررسی کردند که رتبه بندی "شادی" دانش آموزان تازه وارد کالج را نشان داد و درآمد آنها را تقریباً دو دهه بعد ردیابی کرد. آنها دریافتند که شادترین در سال 1976 بالاترین درآمد در سال 1995 نبود. این تمایز بار دیگر به گروه دوم رسید ، که نشانگر شادابی آنها به عنوان "بالاتر از حد متوسط" اما در بالاترین 10 درصد نبود.

مانند همه چیز در زندگی ، خوشبختی تجارت خود را انجام داده است. پیگیری خوشبختی به محرومیت از اهداف دیگر - که به عنوان هیدونیسم روانشناختی شناخته شده اند - نه تنها یک تمرین بیهودگی است. این همچنین ممکن است زندگی را به شما بدهد که نمی خواهید ، کسی که در آن به پتانسیل کامل خود نرسیدید ، تمایلی به ریسک کردن ندارید ، و لذت های زودگذر را نسبت به تجربیات چالش برانگیز انتخاب می کنید که معنی زندگی را به وجود می آورد.

آیا می خواهید با نوشتن آرتور فعلی بمانید؟برای دریافت ایمیل هر بار که یک ستون جدید بیرون می آید ، ثبت نام کنید.

راه او برای درک مطالعه فوق این نیست که انکار کنیم که خوشبختی خوب است. در عوض ، این است که به یاد داشته باشید که کمی نارضایتی فوایدی دارد. به عنوان مثال ، غم و اندوه برای حل مسئله کمک می کند. نویسنده امی گوت در سال 1989 اظهار داشت که برخی از علائم افسردگی می تواند یک پاسخ عملکردی به مشکلات موجود در محیط باشد و ما را به توجه مناسب و ارائه راه حل ها سوق می دهد. به عبارت دیگر ، وقتی از چیزی ناراحت هستیم ، احتمالاً بیشتر آن را برطرف می کنیم. روانشناسان این را "فرضیه شایعه تحلیلی" می نامند و توسط تحقیقات پشتیبانی می شود.

بدیهی است ، این بدان معنا نیست که افسردگی بالینی خوب است - معاینه می تواند به سرعت افراد را قادر به حل مشکلات کند. من نمی گویم که افسردگی از تجزیه و تحلیل هزینه و فایده عبور می کند. در عوض ، فرضیه تجزیه و تحلیل تجزیه و تحلیل شواهدی است که خلاص شدن از شر احساسات بد لزوماً ما را در کارهای خود مؤثرتر می کند. و اگر این احساسات می تواند به ما در ارزیابی تهدیدها کمک کند ، به این دلیل است که احساس بیش از حد خوب می تواند ما را به نادیده گرفتن از آنها سوق دهد. ادبیات مربوط به استفاده از مواد نشان می دهد که اینگونه است: در بعضی از افراد ، در درجه های بسیار بالایی از احساسات مثبت به رفتارهای خطرناکی مانند الکل و مصرف مواد مخدر و خوردن زیاد وصل شده است.

بیزاری از نارضایتی می تواند ما را به سمت زندگی معنادار سوق دهد. در واقع ، همانطور که یک گروه از محققان که دانشجویان کالج را در سال 2018 مورد بررسی قرار دادند ، دریافتند ، ترس از شکست با معنای حاصل از عاشقانه ، دوستی و (تا حدی کمتر) همبستگی مثبت دارد. هنگامی که من در مورد ترس آنها از نتایج منفی در زندگی با مردم صحبت می کنم ، منبع ترس واقعی آنها در بسیاری از موارد در مورد چگونگی احساس عدم موفقیت ، نه در مورد پیامدهای خود شکست ، مراکز می شود. این شبیه به روشی است که ناراحتی از عدم اطمینان باعث اضطراب بیشتر از خبرهای بد تضمین شده می شود. برای جلوگیری از این احساسات بد ، مردم از انواع فرصت هایی که احتمال شکست را در بر می گیرد ، دست می کشند.

اما وارد کردن چیزهای خوب به زندگی شما ، خواه عشق ، موفقیت شغلی یا چیز دیگری ، معمولاً شامل خطر است. ریسک لزوماً ما را خوشحال نمی کند و زندگی خطرناک باعث ناامیدی خواهد شد. اما همچنین می تواند پاداش های بزرگتری نسبت به زندگی ایمن داشته باشد ، همانطور که مطالعه خوشبختی ، پیشرفت تحصیلی و درآمد نشان می دهد. کسانی که بالاترین عملکرد در محل کار و مدرسه را داشتند ، تصمیماتی گرفتند که احتمالاً در بعضی مواقع ناخوشایند و حتی ترسناک بودند.

یکی از این موارد این است که بگوییم باید احساسات خوب را از بین ببریم ، یا اینکه ما احمق هستیم که می خواهیم خوشحال باشیم. در مقابل ، میل به خوشبختی طبیعی و طبیعی است. با این حال ، تلاش برای احساسات مثبت - و مبارزه برای از بین بردن موارد منفی - بالاترین یا تنها هدف شما یک استراتژی زندگی پر هزینه است. دستیابی به خوشبختی غیرممکن غیرممکن است (حداقل در این سیم پیچ فانی) ، و تعقیب آن می تواند برای موفقیت ما خطرناک و مضر باشد. اما مهمتر از همه ، انجام این کار بسیاری از عناصر یک زندگی خوب را فدا می کند. همانطور که پل بلوم ، روانشناس و نویسنده کتاب شیرین: لذت های رنج و جستجوی معنا نوشت ، "این رنج است که ما انتخاب می کنیم که بیشترین فرصت را برای لذت ، معنا و رشد شخصی فراهم می کند."

خود خوشبختی معنای خود را از دست می دهد ، این برای تضاد نیست که ما ناگزیر از غم و اندوه را تجربه می کنیم. کارل یونگ در مصاحبه ای در سال 1960 گفت: "حتی یک زندگی شاد نمی تواند بدون اندازه گیری تاریکی باشد." اگر کلمه "خوشحال" معنای خود را از دست می دهد اگر از غم و اندوه متعادل نباشد. "شما می توانید سخنان یونگ را با تعهد به یک تمرین منظم از قدردانی که در آن شما نه تنها از چیزهایی که شما را خوشحال می کند بلکه برای مواردی که شما را به چالش می کشد تشکر می کنید. در ابتدا احساس غیر طبیعی می شود ، اما هر روز آسان تر می شود.

برخی از معنادارترین بخش های زندگی ما نتیجه مستقیمی از احساسات منفی است که علی رغم بهترین تلاش ما برای جلوگیری از آنها ، از بین می روند. به عنوان مثال ، من پدر سه بزرگسال هستم. چندی پیش نگذشته بود که من و همسرم با سه نوجوان مانو می رفتیم. ما در آن زمان خواب زیادی را از دست دادیم ، اما من لحظه ای از این تجربیات را تجارت نمی کنم (اکنون که آنها با خیال راحت پشت سر ما هستند).

برخی از افراد این درسها را به طول می انجامند که ممکن است غیرقابل تصور به نظر برسد. یکی اندرو سلیمان ، نویسنده The Noonday Demon: Atlas of Depression است. وی نوشت: "اگر کسی روح آهن را تصور کند که با اندوه و زنگ زدگی با افسردگی خفیف ، آبشار را آب می کند ، پس افسردگی عمده فروپاشی حیرت انگیز یک ساختار کامل است."اما همانطور که او چند سال پیش به یک مصاحبه کننده گفت ، سرانجام راهی برای دوست داشتن افسردگی خود پیدا کرد. وی گفت: "من آن را دوست دارم زیرا این مرا وادار به یافتن و چسبیدن به شادی کرده است."

به طور خلاصه ، این پارادوکس کاملاً زنده بودن است. تلاش برای مثبت بودن بی امان ، هدف از ابعاد یک فیلم هالیوود یا کتاب کودکان است. بنابراین اگرچه رنج هرگز نباید هدف کسی باشد ، هر یک از ما می توانیم برای زندگی غنی تلاش کنیم که در آن نه تنها به دنبال آفتاب هستیم بلکه باران را کاملاً تجربه می کنیم که ناگزیر می افتد.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.