استراتژی های سازمانی وسیله ای است که از طریق آنها شرکت ها مأموریت ها و اهداف خود را انجام می دهند. استراتژی های موفق به چهار عنصر تنظیماتی که شرکت در آن فعالیت می کند ، می پردازد: (1) نقاط قوت شرکت ، (2) نقاط ضعف آن ، (3) فرصت ها در محیط رقابتی خود و (4) تهدیدات در محیط رقابتی خود. این مجموعه از چهار عنصر - سنین ، نقاط ضعف ، فرصت ها و تهدیدات - هنگامی که توسط یک شرکت برای به دست آوردن مزیت رقابتی استفاده می شود ، اغلب به عنوان یک تجزیه و تحلیل SWOT گفته می شود. SWOT توسط کن اندروز در اوایل دهه 1970 ساخته شد. ارزیابی نقاط قوت و ضعف به عنوان بخشی از تحلیل سازمانی اتفاق می افتد. یعنی این یک حسابرسی از عملکرد داخلی شرکت است که کنترل نسبتاً آسان تر از عوامل خارج است. در مقابل ، بررسی فرصت ها و تهدیدات بخشی از تحلیل محیط زیست است - شرکت باید در خارج از سازمان برای تعیین فرصت ها و تهدیدات ، که بر آن کنترل کمتری دارد ، جستجو کند.
برداشت اصلی اندروز از مدل استراتژی که پیش از SWOT بود چهار سؤال اساسی در مورد یک شرکت و محیط آن پرسید: (1) چه کاری می توانیم انجام دهیم؟(2) چه کاری می خواهیم انجام دهیم؟(3) چه کاری ممکن است انجام دهیم؟و (4) دیگران انتظار دارند که ما چه کاری انجام دهیم؟
پاسخ این سؤالات ، ورودی را برای یک فرایند مدیریت استراتژیک مؤثر ارائه می دهد. در حالی که برداشت اصلی اندروز از این تجزیه و تحلیل توسعه یافته و به تجزیه و تحلیل SWOT ساده تر که امروز می دانیم تغییر یافته است ، کار او پایه و اساس این فعالیت است.
نقاط قوت ، ضعف ، فرصت ها و تهدیدها
نقاط قوت ، در تجزیه و تحلیل SWOT ، توانایی ها و منابع یک شرکت است که به آن امکان می دهد تا فعالیت هایی را برای تولید ارزش اقتصادی و شاید مزیت رقابتی انجام دهد. نقاط قوت یک شرکت ممکن است در توانایی خود در ایجاد محصولات منحصر به فرد ، ارائه خدمات به مشتری سطح بالا یا حضور در چندین بازار خرده فروشی باشد. نقاط قوت ممکن است مواردی از قبیل فرهنگ شرکت ، کارکنان و آموزش آن یا کیفیت مدیران آن باشد. هرگونه توانایی یک شرکت را می توان به عنوان قدرت در نظر گرفت.
نقاط ضعف یک شرکت فقدان منابع یا قابلیت هایی است که می تواند در صورت استفاده از آن برای تصویب استراتژی شرکت ، از ایجاد ارزش اقتصادی یا به دست آوردن مزیت رقابتی جلوگیری کند. نمونه های بسیاری از نقاط ضعف سازمانی وجود دارد. به عنوان مثال ، یک شرکت ممکن است یک ساختار بزرگ و بوروکراتیک داشته باشد که توانایی آن در رقابت با شرکت های کوچکتر و پویاتر را محدود می کند. اگر یک شرکت هزینه نیروی کار بالاتری نسبت به رقیب داشته باشد که بتواند بهره وری مشابهی را از هزینه نیروی کار کمتری داشته باشد ، ممکن است ضعف دیگری رخ دهد. ویژگی های سازمانی که می تواند قدرت باشد ، همانطور که در بالا ذکر شد ، اگر شرکت به خوبی آنها را انجام ندهد ، می تواند ضعف باشد.
فرصت ها فرصتی را برای بهبود عملکرد و مزیت رقابتی خود فراهم می کند. برخی از فرصت ها ممکن است پیش بینی شود ، برخی دیگر به طور غیر منتظره ای بوجود می آیند. ممکن است فرصت هایی ایجاد شود که سوله هایی برای محصولات یا خدمات جدید وجود داشته باشد ، یا اینکه این محصولات و خدمات در زمان های مختلف و در مکان های مختلف قابل ارائه باشند. به عنوان مثال ، افزایش استفاده از اینترنت فرصت های بی شماری را برای شرکت ها برای گسترش فروش محصولات خود فراهم کرده است.
تهدیدها می تواند یک فرد ، گروه یا سازمانی در خارج از شرکت باشد که هدف آن کاهش سطح عملکرد شرکت است. هر شرکتی در محیط خود با تهدیداتی روبرو است. غالباً شرکت های موفق تر تهدیدهای قوی تری دارند ، زیرا تمایل از طرف شرکت های دیگر وجود دارد که برخی از این موفقیت ها را برای خودشان بدست آورند. تهدیدها ممکن است از محصولات یا خدمات جدید شرکتهای دیگر باشد که هدف آنها از بین بردن مزیت رقابتی یک شرکت است. تهدیدات همچنین ممکن است از مقررات دولت یا حتی گروه های مصرف کننده ناشی شود.
یک استراتژی قوی شرکت که نشان می دهد چگونه می توان از مزیت رقابتی به دست آورد ، باید به هر چهار عنصر تجزیه و تحلیل SWOT بپردازد. این باید به سازمان کمک کند تا چگونه از نقاط قوت خود برای استفاده از فرصت ها و خنثی کردن تهدیدها استفاده کند. سرانجام ، یک استراتژی قوی باید به یک سازمان کمک کند تا از نقاط ضعف خود جلوگیری یا اصلاح کند. اگر یک شرکت بتواند استراتژی را ایجاد کند که از اطلاعات از تجزیه و تحلیل SWOT استفاده کند ، به احتمال زیاد سطح بالایی از عملکرد دارد.
تقریباً هر شرکت می تواند از تجزیه و تحلیل SWOT بهره مند شود. سازمان های بزرگتر ممکن است روش های برنامه ریزی استراتژیک را در خود جای دهند که شامل تجزیه و تحلیل SWOT باشد ، اما بنگاه های کوچکتر ، به ویژه شرکت های کارآفرینی ممکن است مجبور شوند تجزیه و تحلیل را از ابتدا شروع کنند. علاوه بر این ، بسته به اندازه یا میزان تنوع شرکت ، ممکن است انجام بیش از یک تجزیه و تحلیل SWOT لازم باشد. اگر این شرکت طیف گسترده ای از محصولات و خدمات را داشته باشد ، به ویژه اگر در بازارهای مختلف فعالیت کند ، یک تجزیه و تحلیل SWOT تمام نقاط قوت ، ضعف ، فرصت ها و تهدیدهایی را که در طول عملیات شرکت وجود دارد ، ضبط نمی کند.
محدودیت های تجزیه و تحلیل SWOT
یکی از مشکلات عمده تجزیه و تحلیل SWOT این است که در حالی که بر اهمیت چهار عنصر مرتبط با تجزیه و تحلیل سازمانی و زیست محیطی تأکید می کند ، اما به این موضوع پرداخته نمی شود که چگونه شرکت می تواند عناصر شرکت خود را شناسایی کند. بسیاری از مدیران سازمانی ممکن است نتوانند تعیین کنند که این عناصر چیست و چارچوب SWOT هیچ راهنمایی را ارائه نمی دهد. به عنوان مثال ، اگر قدرت مشخص شده توسط شرکت واقعاً قدرتی نباشد ، چه می شود؟در حالی که یک شرکت ممکن است معتقد باشد که خدمات مشتری خود قوی است ، ممکن است از مشکلات کارمندان یا قابلیت های سایر شرکت ها برای ارائه سطح بالاتری از خدمات به مشتری آگاه باشد. نقاط ضعف اغلب آسان تر است ، اما به طور معمول بعد از اینکه خیلی دیر شده است تا یک استراتژی جدید برای جبران آنها ایجاد شود. یک شرکت همچنین ممکن است در شناسایی فرصت ها مشکل داشته باشد. بسته به سازمان ، آنچه ممکن است برای برخی فرصتی به نظر برسد ، ممکن است تهدیدی برای دیگران باشد. فرصت ها ممکن است به راحتی نادیده گرفته شود یا ممکن است مدتها پس از سوءاستفاده از آنها شناسایی شود. به همین ترتیب ، یک شرکت ممکن است در پیش بینی تهدیدات احتمالی به منظور جلوگیری از آنها به طور مؤثر مشکل داشته باشد.
در حالی که چارچوب SWOT راهنمایی هایی را برای شناسایی نقاط قوت ، ضعف ، فرصت ها و تهدیدها به مدیران ارائه نمی دهد ، به مدیران می گوید که چه سؤالاتی را باید در طی فرآیند توسعه استراتژی بپرسند ، حتی اگر جواب ندهد. مدیران می دانند که از آنها سؤال کنند و استراتژی را تعیین کنند که از نقاط قوت یک شرکت استفاده کند ، نقاط ضعف آن را به حداقل برساند ، از فرصت ها بهره برداری کند یا تهدیدها را خنثی کند.
برخی از کارشناسان استدلال می کنند که انتخاب استراتژیک برای شرکت از پرسیدن سؤالات مناسب در انتخاب استراتژی اهمیت کمتری دارد. یک شرکت ممکن است با ارائه پاسخ صحیح به سوال اشتباه ، به اشتباه یک مشکل را حل کند.
استفاده از تجزیه و تحلیل SWOT برای توسعه استراتژی سازمانی
تجزیه و تحلیل SWOT فقط اولین گام برای تدوین و اجرای یک استراتژی سازمانی مؤثر است. پس از تجزیه و تحلیل کامل SWOT ، مرحله بعدی رتبه بندی نقاط قوت ، ضعف ، فرصت ها و تهدیدها و مستند سازی معیارهای رتبه بندی است. سپس شرکت باید با توجه به قابلیت های داخلی و محیط خارجی خود در یک شبکه دو به دو ، تناسب استراتژیک خود را تعیین کند (شکل 1 را ببینید). این تناسب ، همانطور که تعیین شده است
در شبکه ، نشان می دهد که چه تغییرات استراتژیک باید ایجاد شود. ربع موجود در این شبکه به شرح زیر است:
- ربع 1 - نقاط قوت داخلی با فرصت های خارجی مطابقت دارد.
- ربع 2 - نقاط ضعف داخلی نسبت به فرصت های خارجی.
- Quadrant 3 - نقاط قوت داخلی با تهدیدهای خارجی مطابقت دارد. وت
- ربع 4 - نقاط ضعف داخلی نسبت به تهدیدهای خارجی.
Quadrant 1 استراتژی های مرتبط با مسابقه بین نقاط قوت شرکت و فرصت های خارجی درک شده آن را ذکر می کند. این بهترین تناسب بین منابع شرکت و گزینه های موجود در بازار خارجی است. یک استراتژی از این ربع ، محافظت از نقاط قوت شرکت با افزایش منابع و گسترش مزیت رقابتی است. اگر یک استراتژی در این چهارگوش علاوه بر این بتواند نقاط ضعف را در مناطق دیگر ، مانند ربع 2 تقویت کند ، این امر سودمند خواهد بود.
Quadrant 2 استراتژی های مرتبط با مسابقه بین نقاط ضعف شرکت را با فرصت های خارجی ذکر می کند. استراتژی های موجود در این ربع ، به انتخاب یا بهبود نقاط ضعف برای تبدیل آنها به نقاط قوت یا اجازه دادن به رقبا برای استفاده از فرصت های موجود در بازار می پردازد.
Quadrant 3 با نقاط قوت و تهدیدهای خارجی شرکت مطابقت دارد. استراتژی های موجود در این ربع ممکن است با تغییر موقعیت رقابتی شرکت از طریق استفاده از منابع یا نقاط قوت خود ، تهدیدات خارجی را به فرصت ها تبدیل کند. یکی دیگر از گزینه های استراتژیک در این ربع این است که شرکت بتواند یک استراتژی دفاعی را حفظ کند تا بر فرصت های امیدوار کننده تر در سایر چهارگوش ها تمرکز کند.
ربع 4 با نقاط ضعف شرکت و تهدیدات موجود در محیط مطابقت دارد. اینها بدترین سناریوهای ممکن برای یک سازمان هستند. با این حال، به دلیل ماهیت رقابتی بازار، هر شرکتی احتمالاً اطلاعاتی در این ربع دارد. استراتژیهای این ربع ممکن است شامل استفاده از منابع در سایر ربعها برای بهرهبرداری از فرصتها تا حدی باشد که سایر تهدیدها به حداقل برسد. علاوه بر این، برخی از مسائل ممکن است با خنثی کردن تهدید یا با تقویت یک ضعف درک شده از این ربع خارج شوند.
هنگامی که یک استراتژی در هر ربع برای مسائلی که شرکت با آن مواجه است تصمیم گیری می شود، این استراتژی ها نیاز به نظارت مکرر و به روز رسانی های دوره ای دارند. یک سازمان با تعیین فعالانه راهبردهایی برای رسیدگی به مسائل قبل از تبدیل شدن به بحران، به بهترین وجه مورد استفاده قرار می گیرد.
نمونه ای از اینکه چگونه یک شرکت می تواند استراتژی هایی را با استفاده از این ربع ها توسعه دهد به شرح زیر است. Generic Corporation با کیفیت بالا تولید می کند. اقلام آشپزخانه تخصصی با قیمت بالا در یک کاتالوگ و در فروشگاه ها و به دلیل خدمات عالی به مشتریان شناخته شده است. این نقطه قوت توانسته است نقاط ضعف عمده خود را که کم بودن فروشگاه و عدم توانایی فعلی برای فروش اینترنتی است، جبران کند. فرصتهای اصلی آن از انفجار خرید اینترنتی ناشی میشود و تهدیدات آن سایر رقبای سرشناستر هستند که عمدتاً در اینترنت فعالیت میکنند، و نگرانیهای سرقت هویت در فروش اینترنتی که بسیاری از مشتریان دارند. با تطبیق نقاط قوت جنریک با فرصتهایش (ربع 1)، این شرکت ممکن است سایت اینترنتی خود را ارتقا دهد تا امکان خرید آنلاین را فراهم کند و همچنان خدمات مشتریان تلفنی 24 ساعته خود را عالی ارائه دهد. در حالت ایدهآل، این استراتژی ضعف عدم حضور اینترنت را جبران میکند، که نگرانیهای Quadrant 2 را برطرف میکند. علاوه بر این، با تقویت قدرت خدمات عالی به مشتریان با اعمال آن در سایت خرید آنلاین، شرکت ممکن است بتواند مشتری را کاهش دهد. نگرانی در مورد سرقت هویت (ربع 3). یک استراتژی برای Quadrant 4 که با نقاط ضعف و تهدیدات شرکت مطابقت دارد، این است که جنریک ممکن است تجارت آنلاین خود را به یک رقیب بفروشد. مطمئناً استراتژی ربع 4 کمترین ارجحیت را دارد، اما یک استراتژی پیشگیرانه که برای مدیریت چنین موقعیتی برنامه ریزی می کند، نسبت به شرایط بحرانی که در آن شرکت مجبور به فروش بدون برنامه ریزی است، ترجیح داده می شود.
تجزیه و تحلیل SWOT اولین قدم ، اما مهم ، در تدوین یک استراتژی سازمانی است. با بررسی توانایی های داخلی شرکت - نقاط قوت و ضعف آن و محیط خارجی آن - فعالیت ها و تهدیدات ، به ایجاد استراتژی هایی کمک می کند که بتواند با چالش های سازمانی مقابله کند.
مارسیا جی.
بیشتر خواندن:
اندروز ، K. مفهوم استراتژی شرکت. Homewood ، IL: R. D. Irwin ، 1971.
بارنی ، جی. به دست آوردن و حفظ مزیت رقابتی. چاپ دوم. رودخانه زین فوقانی ، نیویورک: سالن Prentice ، 2002.
Fleisher ، Craig S. ، و Babette E. Bensoussan. تجزیه و تحلیل استراتژیک و رقابتی: روش ها و تکنیک های تجزیه و تحلیل رقابت تجاری. رودخانه زین فوقانی ، نیویورک: سالن Prentice ، 2003.
جکسون ، سوزان ای. ، و رندال اس. شولر. مدیریت منابع انسانی: دیدگاه مشارکت. چاپ هفتم. سینسیناتی ، OH: انتشارات کالج جنوب غربی ، 2000. < SPAN> تجزیه و تحلیل SWOT اولین ، اما مهم ، گامی برای تدوین یک استراتژی سازمانی است. با بررسی توانایی های داخلی شرکت - نقاط قوت و ضعف آن و محیط خارجی آن - فعالیت ها و تهدیدات ، به ایجاد استراتژی هایی کمک می کند که بتواند با چالش های سازمانی مقابله کند.