Trevir Nath دارای پنج سال تجربه به عنوان یک نویسنده مالی است که با استارتاپ های مختلف، شرکت های خدمات مالی و نشریات خبری کار می کند. Trevor متخصص تجارت، امور مالی شخصی و تجارت است.
Thomas J. Brock یک CFA و CPA با بیش از 20 سال تجربه در زمینه های مختلف از جمله سرمایه گذاری، مدیریت سبد بیمه، امور مالی و حسابداری، سرمایه گذاری شخصی و مشاوره برنامه ریزی مالی، و توسعه مطالب آموزشی در مورد بیمه عمر و مستمری است.
Kirsten Rohrs Schmitt یک ویراستار، نویسنده، مصحح، و حقیقتسنجی حرفهای است. او در امور مالی، سرمایه گذاری، املاک و مستغلات و تاریخ جهان تخصص دارد. او در طول زندگی حرفهای خود، مطالبی را برای مجلات و وبسایتهای مصرفکننده متعدد نوشته و ویرایش کرده، رزومه کاری و محتوای رسانههای اجتماعی برای صاحبان کسبوکار تهیه کرده و وثیقههایی برای دانشگاهها و سازمانهای غیرانتفاعی ایجاد کرده است. کرستن همچنین بنیانگذار و کارگردان Your Best Edit است. او را در لینکدین و فیس بوک پیدا کنید.
در اواسط دهه 2010، اقتصاد جهانی شاهد افزایش شدید دلار آمریکا در برابر سایر ارزهای اصلی بود و شاهد سقوط آزاد قیمت نفت همراه با چندین رویداد کلان اقتصادی دیگر بود. عقل متعارف حاکی از آن است که سلامت دلار آمریکا رابطه معکوس با قیمت واردات دارد و در این حالت، دلار قوی آمریکا قیمت واردات را کاهش می دهد. با این حال، قیمتهای وارداتی کالاهای مصرفی اختیاری همیشه با تغییرات دلار آمریکا هماهنگ نیست، زیرا شرکتهای خارجی اغلب تصمیم میگیرند قیمتهای آن را در بازار ایالات متحده حفظ کنند.
در عوض، ارتباط بین قیمتهای وارداتی و دلار آمریکا با تمایل به کاهش قیمت کالاها هنگام تقویت دلار منعکس میشود. بازارهای کالا به دلار آمریکا قیمت گذاری می شوند، بنابراین ممکن است شهودی به نظر برسد که وقتی دلار افزایش می یابد، قیمت کالاها کاهش می یابد. به سادگی، قوی تر شدن دلار آمریکا از طریق قیمت کالاها به جای کالاهای مصرفی بر تورم تأثیر می گذارد. بنابراین، یک عامل کلیدی که باید در پیش بینی چگونگی تأثیر ارز بر تورم در نظر گرفت، رفتار قیمت کالاها است.
خوراکی های کلیدی
- کالاهایی مانند فلزات گرانبها، کالاهای کشاورزی و نفت و گاز اغلب بهعنوان عاملی برای تنوع بخشیدن به سبد سهام معرفی شدهاند که به عنوان محافظ در برابر تورم عمل میکند.
- در حالی که می توان بین سایر قیمت های بازار دارایی و کالاها همبستگی منفی داشت ، کالاها تمایل به پاسخگویی به تغییر در قدرت نسبی دلار در بازارهای بین المللی و نه فشارهای تورم داخلی دارند.
- قیمت کالاها همچنین ممکن است به عوامل خطر خاص مانند بلایای طبیعی پاسخ دهند به روش هایی که لزوماً با تورم مطابقت ندارند.
شوکهای منحصر به فرد
اعتقاد بر این است که قیمت کالاها یک شاخص اصلی تورم از طریق دو کانال اساسی است. شاخص های پیشرو اغلب تغییرات اقتصادی قابل اندازه گیری را قبل از کل اقتصاد نشان می دهند. یک نظریه نشان می دهد که قیمت کالاها به سرعت به شوکهای عمومی اقتصادی مانند افزایش تقاضا پاسخ می دهند.
دوم این که تغییرات در قیمت ها نشان دهنده شوک های سیستمیک مانند طوفان ها است که می توانند عرضه محصولات کشاورزی را فریب دهند و متعاقباً هزینه های عرضه را افزایش دهند. با رسیدن به مصرف کنندگان ، قیمت های کلی افزایش می یابد و تورم محقق می شود. قوی ترین مورد برای قیمت کالاها به عنوان شاخص اصلی تورم مورد انتظار این است که کالاها به سرعت به شوکهای گسترده اقتصادی پاسخ می دهند.
اثر عبور
در گذشته ، افزایش قیمت نفت از افزایش شدید قیمت کالاها و خدمات بود. دلیل این امر این است که نفت یک ورودی اصلی در اقتصاد است و در فعالیت های مهم مانند گرم کردن خانه ها و سوخت های اتومبیل مورد استفاده قرار می گیرد. اگر هزینه روغن افزایش یابد ، هزینه تولید پلاستیک ، مواد مصنوعی یا محصولات شیمیایی نیز افزایش می یابد و به مصرف کنندگان منتقل می شود. این همبستگی در دهه 1970 در طول بحران انرژی مشهود بود.
وزن شواهد
خواه شوک های منحصر به فرد آن یا حرکات عمومی قیمت ، رابطه تورم کالا همیشه حفظ نمی شود. به عنوان مثال ، افزایش در کل تقاضا برای کالاها و خدمات نهایی می تواند با افزایش تقاضا برای کالاهای تولیدی نسبت به محصولات کشاورزی همزمان باشد. در حالی که این می تواند منجر به افزایش قیمت های کلی شود ، ممکن است قیمت کالاهای کشاورزی کاهش یابد.
این نوع وقایع نشان می دهد که حرکات تورم کالا به آنچه تغییر می دهد تغییر کالا بستگی دارد. علاوه بر این ، یک دلار قوی تر در بازار جهانی قیمت کالاها را نسبت به ارزهای خارجی افزایش می دهد. قیمت بالاتر کالاها به ارز خارجی برای کاهش تقاضا و کالاهای با قیمت دلار کار خواهد کرد. در این سناریو ، افزایش قیمت کالاها در خارج از کشور می تواند باعث کاهش کاهش داخلی شود.
خط پایین
رابطه دو طرفه ساده بین قیمت کالاها و تورم به طور قابل توجهی در طول زمان کاهش یافته است. در دهه 1970، این رابطه از نظر آماری و آشکارا قوی بود. با این حال، در 30 سال گذشته، همبستگی کمتر معنادار شده است. همانطور که گفته شد، زمانی که سایر عوامل موثر بر تورم مانند اشتغال و نوسانات نرخ ارز آشکار بودند، قیمت کالاها به عنوان شاخصی از تورم به خوبی عمل کرد.
جهانی شدن به هم پیوستگی اقتصادها را افزایش داده است، و زمانی که قیمت کالاها از یک دلار قوی افزایش مییابد، معمولاً منجر به کاهش تورم داخلی میشود. در حالی که قیمت کالاها 100٪ نشان دهنده تورم نیستند، اما می توانند نقطه شروع خوبی برای محافظت در برابر تورم باشند.