داخل شدن و خارج شدن
من می خواهم به شما بگویم که برگه اطلاعات شما در مورد [رژیم کنترل فناوری موشکی] برای من بسیار خوب و مفید است، زمانی که باید در مورد مسائل MTCR صحبت کنم."
آخرین منابع ACA
-
(1 دسامبر 2022) (1 دسامبر 2022)
-
(1 دسامبر 2022) (21 نوامبر 2022)
-
(1 دسامبر 2022) (1 دسامبر 2022)
جلد 12، شماره 6، 4 اوت 2020
طی یک سال گذشته، ایران چندین گام نگرانکننده را برای نقض محدودیتهایی که بر اساس توافق هستهای ۲۰۱۵ بر برنامه هستهای این کشور تحمیل شده بود، موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) برداشته است. در حالی که به نظر می رسد نقض توافق توسط ایران به دقت تنظیم شده است تا در واکنش به خروج دولت ترامپ در سال 2018 از توافق و اعمال مجدد تحریم ها، اهرمی ایجاد کند، اقدامات ایران بحث را در مورد اینکه ایران چقدر سریع می تواند "شکسته شود" یا به اندازه کافی مواد هسته ای تولید کند، دوباره روشن کرده است. برای یک بمب
برآوردها در مورد مدت زمانی که ممکن است برای شکست تهران طول بکشد مترادف با ارزیابی خطر ناشی از برنامه هسته ای ایران شده است. در طول مذاکرات برجام، زمان شکست ایجاد شده توسط محدودیتهای هستهای تحمیلشده توسط این توافق، به معیاری کلیدی تبدیل شد که سیاستگذاران، بهویژه اعضای کنگره، ارزش این توافق را ارزیابی کردند. حامیان برجام بر شکست 12 ماهه حاصل از توافق به عنوان معیاری برای موفقیت در عقب انداختن برنامه هسته ای کشور و ایجاد حائلی که به جامعه بین المللی زمان می دهد تا به هر اقدام ایران برای تولید سلاح هسته ای پاسخ دهد، تاکید کردند. منتقدان توافق هسته ای این توافق را به دلیل «فقط» دستیابی به یک شکست 12 ماهه برای دهه اول توافق مورد انتقاد قرار دادند.
جذابیت یک تخمین شکست از منظر سیاست گذاری واضح است - این یک ارزیابی کمی از ظرفیت یک کشور برای تولید مواد شکافت پذیر برای یک بمب است که یک چارچوب زمانی برای مداخله تعیین می کند.
در حالی که تخمینهای شکست میتواند معیاری سریع و آسان برای ارزیابی تهدید گسترش سلاحهای هستهای باشد، اما میتواند گمراهکننده باشد و فرآیند پیچیده ساخت تسلیحات فنی و عوامل سیاسی مؤثر بر تصمیم برای تولید سلاحهای هستهای را سادهتر کند. شکست اغلب بدون درک مشترک از آنچه این اصطلاح تشکیل می دهد و مفروضاتی که در محاسبه قرار می گیرند مورد بحث قرار می گیرد. مهمتر از همه، شکست معیاری برای سنجش ظرفیت و توانایی فنی است، نه قصد. تصمیم ایران برای دستیابی به تسلیحات هستهای – یا نه – بر اساس مجموعهای از ملاحظات سیاسی، برداشتهای تهران از تهدید و محاسبات هزینه-فایده رهبران آن خواهد بود.
ایجاد محدودیتها و محدودیتهایی که زمان شکست یک کشور را افزایش میدهد برای کاهش خطر گسترش سلاحهای هستهای مهم است. با این حال، جفت کردن محدودیتهای تعیینشده توسط برجام با یک استراتژی برای رسیدگی به عواملی که بر تصمیمگیری تهران تأثیر میگذارند، شانس بیشتری برای جلوگیری از یک ایران مجهز به سلاح هستهای در درازمدت دارد.
Breakout چیست؟
«برک آوت» معمولاً به مدت زمانی اشاره دارد که یک کشور برای تولید مواد شکافت پذیر کافی برای یک بمب هسته ای نیاز دارد. هر کشوری یک جدول زمانی شکست دارد.
در حالی که مقدار مواد شکاف مورد استفاده در سلاح های هسته ای به طور قابل توجهی متفاوت است ، شکست غالباً با استفاده از آنچه آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) به عنوان "مقدار قابل توجهی" از مواد قابل استفاده از سلاح ها تخمین زده می شود: 25 کیلوگرم اورانیوم بسیار غنی شده (HEU) یاچهار کیلوگرم پلوتونیوم 239 جدا شده. کشورهایی که از قبل سلاح های هسته ای دارند ، با استفاده از مواد کمتر شکاف ، کلاهک هایی ایجاد کرده اند ، اما ایران - که هرگز یک دستگاه هسته ای را ساخته و یا آزمایش نکرده است - احتمالاً به مقدار قابل توجهی از مواد شکاف یا بیشتر تخمین زده می شود تا در روند فرایند ضایعات را به خود اختصاص دهد. ساخت سلاح.
در بحث در مورد برنامه هسته ای ایران ، Breakout بیشتر برای توصیف ظرفیت کشور برای تولید HEU کافی برای یک سلاح با استفاده از سانتریفیوژهای گاز استفاده می شود. ایران دارای یک برنامه غنی سازی اورانیوم و توسعه سانتریفیوژ است که می تواند به راحتی مجدداً تنظیم شود تا HEU را برای سلاح های هسته ای تولید کند تا مسیر پلوتونیوم.
حتی قبل از مذاکره در مورد JCPOA ، ایران فاقد یک مرکز جدایی برای از بین بردن پلوتونیو م-239 از سوخت راکتور خرج شده بود. علاوه بر این ، راکتور ناتمام آب سنگین آن در اراک ، که ممکن است در ابتدا به عنوان منبع پلوتونیوم برای سلاح های هسته ای طراحی شده باشد ، سالها از اتمام فاصله داشت. در حال حاضر ، مفاد این معامله که ایران را ملزم به اصلاح راکتور اراک به طرحی می کند که سالانه کمتر از یک کیلوگرم پلوتونیوم قابل استفاده سلاح تولید می کند (و حتی آن را نیز ارسال می شود) ، و به مدت 15 سال از پیشبرد مجدد استفاده می کند ، به عنوان یک امر بیشتر عمل می کند. Bulwark در برابر مسیر پلوتونیوم به بمب.
در تعیین زمان شکست ایران با استفاده از برنامه غنی سازی اورانیوم ، چندین عامل بر محاسبه تأثیر می گذارد ، از جمله انواع سانتریفیوژهای مورد استفاده برای غنی سازی ، راندمان و پیکربندی آن دستگاه ها و اندازه و سطح غنی سازی موجودی موجود در ایران اورانیوم.
غالباً ، برآوردهای برک آوت مبتنی بر سناریوهای بدترین حالت است و می توانند به طور قابل توجهی متفاوت باشند. واریانس در برآورد برکوت می تواند به فرضیات مطرح شده در مورد عواملی که توسط گزارش های IAEA در مورد برنامه هسته ای ایران یا سایر منابع داده ایجاد نشده اند ، بستگی داشته باشد. به عنوان مثال ، بهره وری از سانتریفیوژ IR-1 نسل اول ایران ، که به عنوان "واحد کار جداکننده (SWU)" شناخته می شود ، با بیش از یک دهه گزارش های آژانس بین المللی انرژی هسته ای ، نسبتاً به خوبی تثبیت می شود. نیویورک تایمز همچنین در سال 2015 گزارش داد که ایالات متحده دارای آبشار سانتریفیوژ IR-1 است که از آن برای آزمایش فرضیات عملکرد خود در محاسبه شکست استفاده می کند. با این حال ، سانتریفیوژهای پیشرفته ایران ، همان تاریخچه عملیاتی و مستندات عمومی را ندارند و تخمین هایی درباره کارآیی آنها نادرست تر می کنند.
برآوردهای طولانی تر یا کوتاه تر برآورد ممکن است به قضاوتهای مختلف در مورد چگونگی سریعاً ایران می تواند سانتریفیوژهای خود را برای غنی سازی به سطوح بالاتر تنظیم کند ، فرضیاتی در مورد اینکه چند دستگاه/چند دستگاه در طی این فرآیند شکسته می شوند ، نرخ ای که ایران می تواند سانتریفیوژهای اضافی را نصب کند ، وچقدر ایران مادی برای تولید هدر رفتن در این فرآیند نیاز به تولید دارد.
نوسانات در شکست ایران
قبل از اجرای برنامه اقدام مشترک 2013، توافق هسته ای موقت بین 1+5 (چین، فرانسه، آلمان، روسیه، ایالات متحده، بریتانیا، و اتحادیه اروپا) و ایران، زمان شکست تهران در این زمان ارزیابی شد. حدود 2-3 ماهدر آن زمان، ایران حدود 200 کیلوگرم گاز اورانیوم با غنای 20 درصدی تولید و ذخیره کرده بود - تقریباً به اندازهای که وقتی غنیسازی میشد تا درجه تسلیحات بیشتر شود، میتوان از آن برای تولید HEU کافی برای یک بمب استفاده کرد. این ذخایر تاثیر قابل توجهی بر تخمین شکست داشت زیرا غنیسازی تا سطح 20 درصد اورانیوم-235 حدود 90 درصد تلاش لازم برای تولید اورانیوم 90 درصد غنیشده را تشکیل میدهد و هر گونه تلاش تسلیحاتی را آغاز میکند. در آن زمان، ایران همچنین بیش از 10000 سانتریفیوژ IR-1 را کار می کرد و بیش از مقدار کافی گاز اورانیوم غنی شده تا 3. 67 درصد اورانیوم-235 را تولید و ذخیره کرده بود که در صورت غنی سازی بیشتر تا حد تسلیحات، HEU کافی برای نیم دوجین تولید می کرد. سلاح های هسته ای.
در نتیجه برنامه اقدام مشترک موقت، ایران غنی سازی تا 20 درصد را متوقف کرد و ذخایر آن مواد را رقیق یا تبدیل کرد و زمان شکست را افزایش داد. برجام همچنین ایران را به مدت 15 سال به 3. 67 درصد غنی سازی محدود کرد. محدودیت های اضافی اعمال شده توسط برجام شامل محدود کردن حجم ذخایر به معادل 300 کیلوگرم گاز هگزافلوراید اورانیوم غنی شده تا 3. 67 درصد اورانیوم 235 - که تقریباً برای یک سلاح هسته ای کافی نیست - به مدت 15 سال و محدود کردن تولید غنی سازی به 5060 IR بود.-1 سانتریفیوژ به مدت 10 سال.
به گفته دولت اوباما، در مجموع، این محدودیتها در برنامه غنیسازی اورانیوم زمان شکست را به حدود 12 ماه برای دهه اول توافق افزایش داد. دن کوتس، مدیر وقت اطلاعات ملی، ارزیابی مشابهی را در ژانویه 2019 ارائه کرد، زمانی که ایران به طور کامل توافق را اجرا می کرد.
از زمانی که ایران در ماه مه 2019 اقداماتی را برای نقض محدودیت های تعیین شده توسط این توافق آغاز کرد، زمان شکست به آرامی کاهش یافته است. از ژوئن 2020، ایران اکنون با استفاده از بیش از 6100 سانتریفیوژ IR-1 و چند صد ماشین پیشرفته، اورانیوم 4. 5 درصدی اورانیوم 235 را غنیسازی میکند. ایران همچنین از حد مجاز ذخایر اورانیوم غنی شده فراتر رفته و دارای 1088 کیلوگرم اورانیوم غنی شده بین 2 تا 4. 5 درصد اورانیوم 235 است که برای تولید مقدار قابل توجهی HEU در صورت غنی سازی تسلیحاتی کافی است.
با توجه به ابهامات در مورد عملکرد ماشین سانتریفیوژ پیشرفته و واریانس سطوح غنیسازی در انبار، تخمینهای شکست تا گزارش ژوئن 2020 آژانس بین 3 تا 6 ماه متغیر است. اگر ایران به نصب سانتریفیوژهای اضافی ادامه دهد یا غنی سازی را تا سطوح بالاتر آغاز کند، زمان شکست می تواند بیشتر کاهش یابد.
با این حال، مقامات ایرانی به صراحت اعلام کردهاند که این گامها تیر خلاصی برای بمب نیست و اگر سایر طرفهای توافق به تعهدات خود یعنی رفع تحریمها عمل کنند، تهران به پایبندی به توافق بازمیگردد. مقامات ایرانی از قبل آژانس بین المللی انرژی اتمی را از اقدامات خود برای نقض برجام مطلع کرده اند و آژانس نیز نقض ها را رصد و گزارش داده است. کالیبراسیون دقیق این گامهای شفاف برای کاهش تدریجی شکست و برگشتپذیری اقدامات ایران، این ادعا را تایید میکند که تهران مبنی بر فشار بر طرفهای باقیمانده در توافق برای لغو تحریمها است. علاوه بر این، گزارش 2020 وزارت امور خارجه در مورد پایبندی به توافقهای کنترل تسلیحات و عدم اشاعه، ارزیابی کرد که ایران در فعالیتهای مرتبط با توسعه تسلیحات هستهای شرکت نمیکند و تهران تصمیمی برای انجام آن اتخاذ نکرده است.
این یکی از محدودیتهای محاسبه شکست را نشان میدهد: شکست ایران در سال گذشته به طور قابل توجهی کاهش یافته است، اما به نظر نمیرسد محاسبات سیاسی کشور به نفع ساخت بمب تغییر کرده باشد. به این ترتیب، علیرغم دوره کوتاهتر شکست، هنوز زمان برای تأثیرگذاری بر تصمیمگیری ایران وجود دارد.
چه چیز دیگری برای ساخت بمب مورد نیاز است؟
در حالی که شکست معمولاً به زمان لازم برای تولید مواد شکافت پذیر کافی برای یک بمب اشاره دارد، این محاسبه اغلب با کل زمان لازم برای ساخت یک سلاح هسته ای واقعی اشتباه گرفته می شود.
اگرچه تولید مواد شکافت پذیر احتمالاً پرمخاطب ترین و دشوارترین مرحله در ساخت بمب است، اما چندین مانع فنی اضافی وجود دارد، از جمله طراحی و ساخت یک وسیله انفجاری و ادغام آن در یک سیستم تحویل (به احتمال زیاد یک موشک بالستیک). هنگامی که شکست به اشتباه به عنوان زمان ساخت یک سلاح یا اشاره به این مراحل حذف می شود، می تواند به طور مصنوعی خطر گسترش سلاح های هسته ای را افزایش دهد.
برای ساخت بمب، چندین مرحله وقت گیر اضافی پس از تولید مواد شکافت پذیر وجود دارد. پس از تولید گاز HEU کافی برای یک بمب، ایران باید مواد را به شکل پودر تبدیل کند، هسته فلزی سلاح را از پودر بسازد، سایر اجزای تسلیحاتی را که قبلاً در یک مسیر مستقل توسعه یافته یا به دست آورده بودند، جمع کند، و ادغام شود. بسته سلاح در یک وسیله نقلیه تحویلاین فرآیند را میتوان راحتتر پنهان کرد و کمیت کردن پیشرفت دشوارتر بود، اما هنوز یک دوره زمانی برای مداخله وجود دارد.
این احتمال وجود دارد که اگر ایران به اندازه کافی مواد با درجه تسلیحات تولید کند، این کشور قادر به ساخت سلاح هسته ای خواهد بود. در یک تخمین طبقه بندی نشده اطلاعات ملی در سال 2007 در مورد ایران، جامعه اطلاعاتی ایالات متحده به این نتیجه رسید که ایران دارای قابلیت تسلیحات هسته ای است - یعنی این کشور صلاحیت های فنی ساخت بمب را توسعه داده است - اما تصمیم سیاسی برای پیگیری آن نگرفته است.
جیمز کلاپر، مدیر اطلاعات ملی از سال 2010 تا 2017، طی شهادت در فوریه 2016 تأیید کرد که این ارزیابی همچنان پابرجاست و خاطرنشان کرد که جامعه اطلاعاتی ایالات متحده بر این باور نیست که ایران با «موانع فنی غیرقابل عبور برای تولید سلاح هستهای» مواجه است، اما وجود دارد. هیچ نشانه ای مبنی بر اینکه تهران در حال حاضر قصد دستیابی به سلاح های هسته ای را دارد، نبود.
فعالیتهای راستیآزمایی گذشته و گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) بیشتر از این حمایت میکند که ایران دانش فنی را برای تطبیق انبار HEU برای استفاده در یک وسیله انفجاری هستهای حفظ کرده است. یک ضمیمه گزارش آژانس در سال 2011 درباره ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته ای ایران به تلاش های ایران برای تبدیل ترکیبات HEU به فلز و ساخت اجزای فلزی HEU به اندازه مناسب برای سلاح هسته ای اشاره کرد. همین گزارش تأیید میکند که ایران در حال ساخت چاشنی است که میتواند برای احتراق مواد منفجره قوی که هسته شکافتپذیر یک سلاح را احاطه کرده است، استفاده شود.
فراتر از ساخت بمب، کشورهای سازنده تسلیحات هستهای معمولاً چندین انفجار آزمایشی هستهای در مقیاس بزرگ انجام دادهاند تا طرحهای کلاهک خود را کامل کنند، بهویژه طرحهای کوچکتر، سبکتر و کارآمدتر مورد نیاز برای موشکها. ایران آزمایش هستهای انجام نداده است و هر تلاشی برای انجام آن به احتمال زیاد توسط ابزارهای اطلاعاتی ملی ایالات متحده و سیستم نظارت بینالمللی که برای راستیآزمایی پایبندی به معاهده منع جامع آزمایش ایجاد شده است، شناسایی خواهد شد.
اگر ایران آزمایش نکند، تهران همه چیز را بر روی عملکرد عالی یک سیستم آزمایش نشده قرار می داد. بسیار بعید است که ایران برنامه ریزی کند تا از معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای تنها با ساختن یک سلاح هسته ای خارج شود. بنابراین، محاسبه جدولهای زمانی بر اساس سناریوی یک دستگاه، تصور نادرستی را که از قبل با استفاده از یک تعریف شکستخوردگی ایجاد شده است، ترکیب میکند.
با این حال، اگر تهران بخواهد با برنامه ریزی برای ساخت سلاح های متعدد، شانس موفقیت را افزایش دهد، نیاز به مواد شکافت پذیر را افزایش می دهد و در نتیجه زمان شکست را طولانی تر می کند و شانس شناسایی و مسدود کردن اقدامات بین المللی را افزایش می دهد. احتمال کشف بیشتر با مکانیسم نظارت و راستیآزمایی سرزدهتر ایجاد شده توسط برجام افزایش مییابد.
حتی اگر ایران مایل به تحمل ابهامات بزرگ ناشی از طراحی آزمایشنشده تسلیحات هستهای باشد، ادغام کلاهک با یک سیستم تحویل میتواند ابهامات بیشتری را ایجاد کند و بازه زمانی را افزایش دهد. پرتاب یک سلاح هسته ای با استفاده از موشک بالستیک - که جامعه اطلاعاتی ایالات متحده آن را محتمل ترین سیستم حمل و نقل ایران ارزیابی کرد - مستلزم کوچک سازی کلاهک هسته ای است تا اطمینان حاصل شود که اندازه و وزن آن با قابلیت های موشک سازگار است. ضمیمه گزارش 2011 آژانس بینالمللی انرژی اتمی نشان میدهد که ایران در حال مطالعه نحوه جفت کردن کلاهک با موشکهای بالستیک شهاب خود است.
تخمینها درباره اینکه ایران با چه سرعتی میتواند بمب را پس از تولید مواد شکافتپذیر تکمیل کند، متفاوت است. ایالات متحده تخمین رسمی ارائه نمی کند، اما گزارش سالانه وزارت امور خارجه که در ژوئن 2020 منتشر شد، اشاره کرد که «ایران در حال حاضر در فعالیت های کلیدی مرتبط با طراحی و توسعه سلاح هسته ای مشغول نیست». مقامات سابق ایالات متحده گفته اند که روند ساخت سلاح ممکن است حدود یک سال طول بکشد. گزارشهای فاش شده درباره ارزیابی تهدیدات که در ژوئن 2020 به وزیر دفاع اسرائیل، بنی گانتز ارائه شد، به این نتیجه رسیدند که ایران میتواند ظرف شش ماه مواد شکافتپذیر کافی برای یک سلاح هستهای تولید کند، اما اگر تهران تصمیم به ساخت بمب داشته باشد، حدود دو سال طول میکشد تا این کشور بسازد. بنابراین.
تفاوت بین جدول زمانی شکست و کل زمان تخمینی برای ساخت بمب هسته ای، محدودیت تمرکز بیش از حد روی شکست را به عنوان پنجره ای برای مداخله برجسته می کند. به عنوان مثال، شکست این تصور را ایجاد می کند که یک ایالت باید قبل از تولید مقدار قابل توجهی HEU یا پلوتونیوم متوقف شود، که ممکن است به عنوان توجیهی برای حمله نظامی استفاده شود. با این حال، اقدام نظامی تنها برنامه هستهای ایران را به عقب میاندازد و ممکن است تهران را به دنبال سلاحهای هستهای برای جلوگیری از حملات آینده تشویق کند.
علاوه بر این، Breakout مدت زمانی را که برای ایران لازم است تا ظرفیت هسته ای خود را برای تولید مواد هسته ای کافی برای یک سلاح متمرکز کند، ارزیابی می کند. یک بمب هستهای منفرد - به ویژه با توجه به اینکه ایران در گذشته یک دستگاه هستهای را برای تأیید طراحی آن آزمایش نکرده است - ارزش امنیتی محدودی دارد. این یک عامل بازدارنده موثر نیست و بعید است که ایران بخواهد با عواقب شکس ت-افزایش فشار بین المللی و اقدام نظامی احتمالی- برای یک سلاح هسته ای مبتنی بر طراحی آزمایش نشده روبرو شود.
عوامل سیاسی مرتبط با شکست
اتکای بیش از حد به استفاده از تخمینهای شکست همچنین این تصور را ایجاد میکند که ایران بهطور اجتنابناپذیر در مقطعی به دنبال سلاحهای هستهای خواهد بود و راهحلی فنی برای جلوگیری از آنچه در نهایت یک تصمیم سیاسی است که بر اساس تصور تهدید یک کشور شکل میگیرد، وجود دارد. با این حال، با توجه به اینکه جامعه اطلاعاتی ایالات متحده قبلاً ارزیابی کرده است که ایران توانایی تسلیحات هستهای را توسعه داده است، محدودیتها میتوانند زمان لازم برای ساخت بمب را افزایش دهند، اما آنها نمیتوانند این دانش را خنثی کنند. در نهایت، اگر تهران تصمیم به ساخت بمب داشته باشد، این کشور صلاحیت های فنی برای این کار را دارد.
اما، همانطور که کلاپر در سال 2012 شهادت داد، «ما قضاوت میکنیم که تصمیمگیری هستهای ایران بر اساس رویکرد هزینه-فایده هدایت میشود که به جامعه بینالمللی فرصتهایی برای تأثیرگذاری بر تهران ارائه میدهد». برای این منظور، همراه کردن بازگشت به پایبندی به توافق هستهای 2015 توسط ایالات متحده و ایران با استراتژی تعامل فعال در مسائل امنیتی منطقهای و سرمایهگذاری در توسعه اقتصادی ایران، زمان ساخت بمب را افزایش میدهد و در عین حال زمان ساخت بمب را افزایش میدهد. مزایای انطباقاین رویکرد ایجاد موانع فنی و پرداختن به عواملی که بر تصمیمگیری تهران تأثیر میگذارد، شانس بیشتری برای جلوگیری از یک ایران مجهز به سلاح هستهای در درازمدت دارد.
نتیجه گیری
محدود کردن و محدود کردن جدول زمانی شکست ایران یکی از مولفهها و مزایای مهم برجام است. با این حال، سیاستگذاران نه تنها باید بر موانع فنی و رژیم بازرسی قوی لازم برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، بلکه باید بر راهبردی برای رسیدگی به عوامل سیاسی مؤثر بر تصمیمگیری ایران در مورد مسائل امنیتی تمرکز کنند.
بخش کلیدی هر راهبردی شامل بازگشت متقابل ایالات متحده و ایران به برجام است. انجام این کار اولین گام مهم در جهت تثبیت وضعیت فعلی و جلوگیری از یک بحران هسته ای جدید در منطقه خواهد بود. بازگشت به پایبندی کامل به توافق هسته ای، بستری را برای مذاکرات بیشتر بر روی چارچوبی بلندمدت برای رسیدگی به برنامه هسته ای کشور و ایجاد فضا برای تعامل با ایران در سایر زمینه های نگران کننده، مانند پویایی منطقه ای و موشک بالستیک این کشور فراهم می کند. برنامه—کلسی داونپورت، مدیر سیاست عدم اشاعه، به همراه جولیا مسترسون، دستیار پژوهشی